• : تعریف: a continuous moving belt used to carry materials placed upon it.
جمله های نمونه
1. Lift it out of the conveyor belt.
[ترجمه گوگل]آن را از تسمه نقاله بیرون بیاورید [ترجمه ترگمان] از تسمه conveyor بلندش کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We lifted our baggage from the conveyor belt.
[ترجمه AMBSHAHSMY@] ما چمدان خود را از نوار نقاله برداشتیم
|
[ترجمه گوگل]چمدانمان را از روی تسمه نقاله برداشتیم [ترجمه ترگمان] ما چمدون هامون رو از تسمه انتقال برداشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The damp bricks went along a conveyor belt into another shed to dry.
[ترجمه گوگل]آجرهای مرطوب در امتداد یک تسمه نقاله به سوله دیگری رفتند تا خشک شوند [ترجمه ترگمان]آجر خیس از تسمه conveyor به اتاق دیگر رفت تا خشک شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Baggage is placed on the conveyor belt to go through the X-ray machine.
[ترجمه گوگل]چمدان ها روی تسمه نقاله قرار می گیرند تا از دستگاه اشعه ایکس عبور کنند [ترجمه ترگمان]چمدان بر روی نوار نقاله برای عبور از دستگاه اشعه ایکس قرار داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A conveyor belt lifts the doughnuts out of the grease for a slow ride through a white curtain of falling glaze.
[ترجمه گوگل]یک تسمه نقاله، دونات ها را از چربی خارج می کند تا به آرامی از میان یک پرده سفید از لعاب در حال ریزش عبور کند [ترجمه ترگمان]یک تسمه conveyor دونات را از روی روغن به بیرون پرتاب می کند و از میان پرده سفیدی که در حال افتادن است، عبور می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A conveyor belt brings you the latest catch, which you then gut, clean and pack for freezing.
[ترجمه گوگل]یک تسمه نقاله جدیدترین صید را برای شما به ارمغان می آورد، سپس آن را بیرون می آورید، تمیز می کنید و برای انجماد بسته بندی می کنید [ترجمه ترگمان]تسمه حامل آخرین صید شما را به ارمغان می آورد، که در آن زمان روده، تمیز و بسته برای انجماد نگه دارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Between each row of operators, a conveyor belt delivers brightly colored trays of material to each work station.
[ترجمه گوگل]بین هر ردیف اپراتور، یک تسمه نقاله سینی های رنگی روشن از مواد را به هر ایستگاه کاری تحویل می دهد [ترجمه ترگمان]بین هر ردیف از اپراتورها، یک نوار نقاله trays رنگارنگ مواد را به هر ایستگاه کاری تحویل می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. On to one conveyor belt go cans and plastic bottles.
[ترجمه گوگل]روی یک تسمه نقاله قوطی ها و بطری های پلاستیکی قرار می گیرند [ترجمه ترگمان]بر روی یک نوار نقاله، قوطی های پلاستیکی و بطری های پلاستیکی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They then fall on to a conveyor belt which tips them into a wooden box.
[ترجمه گوگل]آنها سپس روی یک تسمه نقاله می افتند که آنها را به یک جعبه چوبی هدایت می کند [ترجمه ترگمان]سپس به نوار نقاله برخورد می کنند که آن ها را به یک جعبه چوبی راهنمایی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When the conveyor belt stops, out come the text books.
[ترجمه گوگل]وقتی تسمه نقاله متوقف شد، کتاب های درسی بیرون می آیند [ترجمه ترگمان]وقتی تسمه conveyor متوقف می شود، کتاب های متن باز می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This paper introduces a updated flame resistant conveyor belt.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تسمه نقاله مقاوم در برابر شعله به روز را معرفی می کند [ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوار نقاله resistant به روز شده را معرفی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Would you please place your bags on conveyor belt?
[ترجمه گوگل]لطفا کیسه های خود را روی تسمه نقاله قرار دهید؟ [ترجمه ترگمان]میشه bags رو روی تسمه انتقال جا بذاری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The conveyor belt was divided into compartments.
[ترجمه گوگل]تسمه نقاله به محفظه ها تقسیم شد [ترجمه ترگمان]نوار نقاله به compartments تقسیم شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Characteristics: Feeding a conveyor belt, applies to films with a material stickers.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها: تغذیه تسمه نقاله، برای فیلم هایی با برچسب مواد اعمال می شود [ترجمه ترگمان]ویژگی ها: تغذیه یک نوار نقاله، برای فیلم ها با برچسب مواد بکار می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• mechanical apparatus for carrying material or objects from place to place by means of a large moving belt (especially in a factory) a conveyor belt or a conveyor is a continuously moving strip or a series of rollers which is used in factories for moving objects from one place to another.
پیشنهاد کاربران
سطح متحرک فرودگاه یا فروشگاه
نوار نقاله ( صنعتی )
carousel نوار نقاله
conveyor belt 2 ( n )
conveyor belt 1 ( n ) ( kənˈveɪər bɛlt ) ( also conveyor ) =a continuous moving band used for transporting goods from one part of a building to another
سیستم جریان آب در اعماق اقیانوس ها هم گفته می شود Global ocean conveyor belt
پیشخوان اتوماتیک فروشنده
تسمه نقاله فرودگاه
نوار نقاله فرودگاه یا فروشگاه
تسمه ای که در فروشگاه روی آن خرید خود را میگذاریم تا صندوقدار حساب کنه