conventual

/kənˈventʃuːəl//kənˈventjʊəl/

وابسته به یا همانند صومعه، دیر مانند، خانگاهی، عضو صومعه، دیر نشین، خانگاه زی، متعلق بخانقاه زنان تارک دنیا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, like, or pertaining to a convent.
مشابه: celibate
اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a convent.
مشابه: religious

(2) تعریف: (cap.) a member of a Franciscan order that allows ownership of common property.

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a convent

پیشنهاد کاربران

بپرس