convent

/ˈkɑːnvənt//ˈkɒnvənt/

معنی: صومعه، خانقاه، دیر، مجمع، خانقاه راهبان
معانی دیگر: خانگاه، محل راهب ها یا راهبه های کاتولیک، ساکنان دیر، راهبان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a society of persons, usu. nuns, devoted to a religious life with the guidance of a superior.
مترادف: nuns, sisterhood

(2) تعریف: the buildings occupied by such a society; nunnery.
مترادف: nunnery
مشابه: abbey, cloister, priory

جمله های نمونه

1. convent school
مدرسه ی دخترانه (وابسته به صومعه)

2. She left the convent before taking her final vows.
[ترجمه گوگل]او صومعه را قبل از ادای آخرین نذرش ترک کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از این که آخرین vows را ببرد، دیر را ترک گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She entered a convent at the age of sixteen.
[ترجمه گوگل]او در شانزده سالگی وارد صومعه شد
[ترجمه ترگمان]در شانزده سالگی وارد یک صومعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She attended a convent school and went to Mass each day.
[ترجمه گوگل]او در یک مدرسه صومعه حضور داشت و هر روز به مراسم عشای ربانی می رفت
[ترجمه ترگمان]او در یک مدرسه دیر شرکت کرد و هر روز به نماز کلیسا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Living in the convent narrowed her views.
[ترجمه اسحاقی] زندگی کردن در صومعه افکارش را محدود کرد.
|
[ترجمه گوگل]زندگی در صومعه دیدگاه او را محدود کرد
[ترجمه ترگمان]زندگی در دیر views را تنگ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She spent her whole life in a convent.
[ترجمه گوگل]او تمام زندگی خود را در یک صومعه گذراند
[ترجمه ترگمان]تمام عمرش را در یک صومعه گذرانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She renounced the world and entered a convent.
[ترجمه گوگل]او دنیا را رها کرد و وارد صومعه شد
[ترجمه ترگمان]از دنیا رفت و وارد یک صومعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The nuns established a convent here in 169
[ترجمه گوگل]راهبه ها در سال 169 صومعه ای را در اینجا تأسیس کردند
[ترجمه ترگمان]راهبه ها یک صومعه را در سال ۱۶۹ تاسیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was during the war when the convent had been turned into a shrine for Bruckner by a man called Glasmeier.
[ترجمه گوگل]در طول جنگ بود که صومعه توسط شخصی به نام گلاسمایر به زیارتگاه بروکنر تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در زمان جنگ بود که در دیر، با مردی بنام Glasmeier به معبد پناه برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This was where the nuns from Santa Clara Convent in Funchal fled to during pirate raids in the sixteenth century.
[ترجمه گوگل]این جایی بود که راهبه های صومعه سانتا کلارا در فونچال در جریان حملات دزدان دریایی در قرن شانزدهم به آنجا گریختند
[ترجمه ترگمان]این همان جایی بود که راهبه ها از صومعه سانتا کلارا در Funchal در طی یورش های دزدان دریایی در قرن شانزدهم به آنجا گریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A day was spent visiting a convent in Filey.
[ترجمه گوگل]یک روز صرف بازدید از صومعه در فیلی شد
[ترجمه ترگمان]یک روز در a در Filey به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The orchards are the hushed maids, fresh from convent . . . .
[ترجمه گوگل]باغ‌ها خدمتکارانی هستند که تازه از صومعه سر می‌زنند
[ترجمه ترگمان]باغ ها، خدمتکاران ساکت، تازه از دیر،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She founded a convent in Odilienberg.
[ترجمه گوگل]او صومعه ای را در اودیلینبرگ تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]یک صومعه در Odilienberg تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sister Philippa leaves the Carmel convent in Darlington soon.
[ترجمه گوگل]خواهر فیلیپا به زودی صومعه کارمل در دارلینگتون را ترک می کند
[ترجمه ترگمان]خواهر فیلیپا یک صومعه کارمل را به زودی ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The convent garden harboured herbs and a yellow flowering vine flourishing over a falling wooden structure.
[ترجمه گوگل]باغ صومعه دارای گیاهان و درخت انگور گلدار زرد بود که بر روی یک سازه چوبی در حال سقوط شکوفا شده بود
[ترجمه ترگمان]باغ دیر از گیاهان و تاک گلدار زرد رنگی که بر روی یک سازه چوبی فرسوده رشد می کرد، استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صومعه (اسم)
abbey, monastery, convent, nunnery, cloister, friary, minster

خانقاه (اسم)
abbey, monastery, convent, friary, house, inhabitation

دیر (اسم)
abbey, monastery, convent, cloister

مجمع (اسم)
convent, meeting, society, convention, club

خانقاه راهبان (اسم)
monastery, convent

انگلیسی به انگلیسی

• group of nuns; home for nuns
a convent is a building where a community of nuns live, or a school run by nuns.

پیشنهاد کاربران

chapel : نمازخانه ( محل کوچکی برای عبادت مسیحیان )
church : کلیسا ( محل بزرگتری برای عبادت، ازدواج، مطالعه کتاب مقدس و بحث به صورت گروهی، کلاس برای کودکان تا انجیل را بشناسند و عقاید را یادبگیرند، برنامه هایی مثل خوراک مختصر گروهی، آواز های گروهی مذهبی و خیلی چیز های دیگر )
...
[مشاهده متن کامل]

cathedral : کلیسای جامع ( بسیار بزرگتر )
monastery, monasteries : حوزه علمیه ( آموزشگاه و خوابگاه راهبان دینی مسیحی یا بودایی و. . . )
abbey, abbeys : حوزه علمیه بزرگ ( یک monastery که بزرگ تر و جامع تر است بعضی از این آموزشگاه ها اکنون کلیسا شده. )
convent : حوزه علمیه خواهران
abbot : رئیس حوزه علمیه برادران
abbess : رئیس حوزه علمیه خواهران

صومعه
صومعه سرا جایی که زنانی که راهبه نامیده می شوند در آن جا مشغول به عبادت و کار هستند همانجا نیز زندگی می کنند.
تنبل خونه

بپرس