conurbation

/ˌkɒnɜːrˈbeɪʃn̩//ˌkɒnɜːˈbeɪʃn̩/

معنی: شهر مهم مرکزی
معانی دیگر: شهرگان (ناحیه ی پرجمعیت حاوی چندین شهرک و حومه و لااقل یک شهر بزرگ)، منظومه ی شهری، پیوند شهر، شهر اقماری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large urban area composed of cities and suburbs that have grown and merged together.

جمله های نمونه

1. The authors of Conurbation were particularly interesting in their treatment of the urban fringe.
[ترجمه گوگل]نویسندگان Conurbation به ویژه در برخورد با حاشیه شهری جالب توجه بودند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان of به ویژه در رفتار خود با حاشیه شهری جالب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Which is the largest conurbation in this area?
[ترجمه گوگل]بزرگترین شهرک در این منطقه کدام است؟
[ترجمه ترگمان]کدام شهر بزرگ در این منطقه قرار دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Headquarters is located in a major conurbation where there is a wide variety of manufacturing industry.
[ترجمه گوگل]دفتر مرکزی در یک محله بزرگ واقع شده است که در آن طیف گسترده ای از صنعت تولید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مرکز فرماندهی در یک شهر بزرگ قرار دارد که در آن انواع گسترده ای از صنایع تولیدی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today the bulk of this conurbation forms the London region of England and the Greater London administrative area, with its own elected mayor and assembly.
[ترجمه گوگل]امروزه بخش عمده ای از این شهرک، منطقه لندن انگلستان و منطقه اداری لندن بزرگ را تشکیل می دهد که شهردار و مجمع منتخب خود را دارد
[ترجمه ترگمان]امروزه بخش عمده این شهر ناحیه لندن انگلستان و منطقه اداری لندن بزرگ را با شهردار منتخب خود تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The southern authority area is dominated by a heavily populated conurbation.
[ترجمه گوگل]منطقه اقتدار جنوبی تحت سلطه یک شهرک پرجمعیت است
[ترجمه ترگمان]این منطقه توسط یک شهر پرجمعیت احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suggest several reasons why first this town and then the whole conurbation have grown in size?
[ترجمه گوگل]چند دلیل را پیشنهاد کنید که چرا ابتدا این شهر و سپس کل شهرک بزرگ شده است؟
[ترجمه ترگمان]چند دلیل پیشنهاد کنید که چرا اول این شهر و سپس تمام شهر به اندازه بزرگ رشد کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new pattern shunned the old industrial areas and the conurbation centres.
[ترجمه گوگل]الگوی جدید از مناطق صنعتی قدیمی و مراکز شهرنشینی دوری می‌کرد
[ترجمه ترگمان]الگوی جدید از مناطق صنعتی قدیمی و مراکز شهر ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. North Shields and Cramlington are both parts of the Tyneside conurbation.
[ترجمه گوگل]نورث شیلدز و کراملینگتون هر دو بخشی از همشهری تاین ساید هستند
[ترجمه ترگمان]Shields شمالی و Cramlington هر دو بخشی از the Tyneside هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It failed to create a genuinely corporate approach towards the problems of a single, major conurbation.
[ترجمه گوگل]در ایجاد یک رویکرد شرکتی واقعی نسبت به مشکلات یک شهرک واحد و بزرگ شکست خورد
[ترجمه ترگمان]این روش نتوانست یک رویکرد مشارکتی را به سمت مشکلات یک شهر بزرگ و بزرگ ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The other factor was the need to cater for population moving out of the Tyneside conurbation.
[ترجمه گوگل]عامل دیگر نیاز به تامین جمعیتی بود که از محله تاین ساید خارج می شدند
[ترجمه ترگمان]عامل دیگر نیاز به برآورده کردن حرکت جمعیت از شهر Tyneside (Tyneside)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From that moment, it was doomed to become a huge, sprawling, one-story conurbation, hopelessly dependent on the automobile.
[ترجمه گوگل]از آن لحظه، محکوم به تبدیل شدن به یک شهرک بزرگ، گسترده و یک طبقه بود که به طور ناامیدکننده ای به خودرو وابسته بود
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، محکوم به تبدیل شدن به یک شهر بزرگ، پراکنده، یک طبقه و به شدت وابسته به اتومبیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Despite its physical separation from the continuously built up conurbation, Cramlington is now socially a part of Tyneside.
[ترجمه گوگل]کراملینگتون علیرغم جدایی فیزیکی از شهرسازی مستمر ساخته شده، اکنون از نظر اجتماعی بخشی از Tyneside است
[ترجمه ترگمان]با وجود جداسازی فیزیکی آن از the که به طور مداوم ساخته شده اند، Cramlington در حال حاضر از نظر اجتماعی بخشی از Tyneside است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These engulfed some older villages, such as Gosforth, which are now smaller shopping centres within the conurbation.
[ترجمه گوگل]این روستاها برخی از روستاهای قدیمی مانند Gosforth را که اکنون مراکز خرید کوچکتری در داخل شهر هستند، در برگرفت
[ترجمه ترگمان]اینها برخی از روستاهای قدیمی مانند Gosforth را در خود فرو برد که اکنون مراکز خرید کوچک تر در این شهر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. High quality stainless pipe valve and seamless welded joint can ensure absolutely air conurbation and durability of pipe system.
[ترجمه گوگل]دریچه لوله ضد زنگ با کیفیت بالا و اتصال بدون درز جوش داده شده می تواند هوا و دوام سیستم لوله را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]شیره ای لوله زنگ با کیفیت بالا و اتصال یکپارچه جوشکاری می تواند به سرعت و دوام سیستم لوله اطمینان حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شهر مهم مرکزی (اسم)
conurbation

انگلیسی به انگلیسی

• large urban community made up of several cities or towns
a conurbation is a large urban area which has been formed by several towns that have grown in size and merged together.

پیشنهاد کاربران

شهرهای زنجیره ای و پیوسته ی بزرگ
به نقل از هزاره:
منظومه ی شهری
سواد اعظم

بپرس