contumacy

/ˈkɒntjʊməsi//ˈkɒntjʊməsi/

معنی: عناد، سرکشی، تمرد، امتناع از حضور در دادگاه
معانی دیگر: سرپیچی، نافرمانی، عدم اطاعت (به ویژه از حکم دادگاه)، یاغیگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: contumacies
• : تعریف: stubborn and obstinate resistance to authority; rebelliousness.

مترادف ها

عناد (اسم)
malice, animus, obstinacy, rebellion, contumacy

سرکشی (اسم)
disobedience, obstinacy, rebellion, contumacy, inspection, mutiny, insubordination, recalcitrance, recalcitrancy, indiscipline

تمرد (اسم)
rebellion, contumacy, insurgency, insurgence, recalcitrance, recalcitrancy

امتناع از حضور در دادگاه (اسم)
contumacy

تخصصی

[حقوق] امتناع از حضور در دادگاه (علیرغم احضار)، امتناع از پاسخ دادن به سؤالات در دادگاه، اخلال در نظم دادگاه

انگلیسی به انگلیسی

• stubbornness, obstinacy; insubordination, disobedience

پیشنهاد کاربران

بپرس