دیکشنری
مترجم
بپرس
controlment
نظارت، اختیاردارى، جلوگیرى، رسیدگى، منع، ممیزى، مقابله
دنبال کنید
انگلیسی به انگلیسی
• act of controlling; condition of being restrained; control; restraint; regulation; supervision
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها