control rod

/kənˈtroʊlˈrɑːd//kənˈtrəʊlrɒd/

(فیزیک - راکتور اتمی) میله ی جذب نوترون، سوخت مهار، میله کنترل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rod or bar in a nuclear reactor that contains a neutron-absorbing material, and that is lowered into or raised from the core to control the fission chain reaction.

جمله های نمونه

1. It activated an automatic safety system, sending control rods down into the core of the plant.
[ترجمه گوگل]این یک سیستم ایمنی خودکار را فعال کرد و میله های کنترل را به هسته کارخانه فرستاد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه یک سیستم ایمنی اتوماتیک را فعال کرده و میله های کنترل را به هسته گیاه می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They consist of two switches and a control rod with two moveable collars.
[ترجمه گوگل]آنها از دو سوئیچ و یک میله کنترل با دو یقه متحرک تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل دو کلید و یک میله کنترلی با دو یخه متحرک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cross sections in the region that includes control rod and part reflector are homogenized by the weight of fluxes.
[ترجمه گوگل]مقاطع عرضی در ناحیه ای که شامل میله کنترل و بازتابنده قطعه است با وزن شارها همگن می شوند
[ترجمه ترگمان]بخش های متقاطع در منطقه ای که شامل میله کنترلی و یک رفلکتور است با وزن شاره ای یک سان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Electromagnetic movable coil control rod drive mechanism is a new type drive mechanism.
[ترجمه گوگل]مکانیزم درایو میله کنترل سیم پیچ متحرک الکترومغناطیسی یک مکانیسم درایو نوع جدید است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم محرک کنترل سیم پیچ الکترومغناطیسی مکانیزم حرکت نوع جدیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their power was also increased by introducing a control rod which moved up and down with the beam .
[ترجمه گوگل]قدرت آنها نیز با معرفی یک میله کنترلی که با پرتو بالا و پایین می رفت افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]قدرت آن ها نیز با معرفی یک میله کنترلی که با تیر بالا و پایین می رفت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The control rod is inserted into the containing via hole from top to bottom, and the lower end of the control rod supports against on the fusible body.
[ترجمه گوگل]میله کنترل از بالا به پایین به داخل محفظه وارد می شود و انتهای پایینی میله کنترل بر روی بدنه ذوب پذیر قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]میله کنترلی وارد the حاوی از طریق سوراخ از بالا به پایین و انتهای پایینی میله کنترلی در برابر بدنه fusible وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The relationship between the height of the control rod bank and excess reactivity was studied and explained.
[ترجمه گوگل]رابطه بین ارتفاع بانک میله کنترل و واکنش پذیری اضافی مورد مطالعه و تبیین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رابطه بین ارتفاع ساحل میله کنترلی و واکنش پذیری بیشتر بررسی و توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To measure the calibrating curve of control rod more speedily.
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری منحنی کالیبراسیون میله کنترل با سرعت بیشتری
[ترجمه ترگمان]تا میزان خمیدگی میله کنترل را به سرعت میزان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Connected with it is a control rod.
[ترجمه گوگل]به آن یک میله کنترل متصل است
[ترجمه ترگمان]متصل با آن یک میله کنترلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper describes a kind of control rod position indication system with self-coding detector.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی سیستم نشانگر موقعیت میله کنترل با آشکارساز خودکدینگ را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع سیستم نشانه موقعیت میله کنترلی با یابنده خود - کدگذاری را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cruciform control rod controlling is the main method to control reactivity in the nuclear heating reactor (NHR).
[ترجمه گوگل]کنترل میله کنترل صلیبی روش اصلی برای کنترل واکنش پذیری در راکتور گرمایش هسته ای (NHR) است
[ترجمه ترگمان]کنترل میله کنترل صلیبی روش اصلی کنترل واکنش پذیری در رآکتور گرمایش هسته ای است (NHR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The control rod drive mechanism(CRDM) is one of the key equipment related to reactor normal operation, safety and reliability.
[ترجمه گوگل]مکانیزم درایو میله کنترل (CRDM) یکی از تجهیزات کلیدی مربوط به عملکرد عادی، ایمنی و قابلیت اطمینان راکتور است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم سیستم کنترل (CRDM)یکی از تجهیزات کلیدی مرتبط با عملیات نورمال، ایمنی و قابلیت اطمینان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hydraulic system of control rod drives is one of the key systems in a nuclear heating reactor. The unplanned outage will be directly caused by the system failure.
[ترجمه گوگل]سیستم هیدرولیک درایوهای میله کنترل یکی از سیستم های کلیدی در یک راکتور گرمایش هسته ای است قطعی برنامه ریزی نشده مستقیماً به دلیل خرابی سیستم ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم هیدرولیکی سیستم کنترل میله کنترل یکی از سیستم های کلیدی در یک رآکتور گرمایش هسته ای است خاموشی پیش بینی نشده توسط شکست سیستم به طور مستقیم ایجاد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Horizontal Stabilizer, Tab Control Rod Fairing, 334PT.
[ترجمه گوگل]تثبیت کننده افقی، میله کنترل زبانه، 334PT
[ترجمه ترگمان]Stabilizer افقی، مهار زبانه رود fairing، ۳۳۴ مالیات آلودگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Horizontal Stabilizer, Tab Control Rod Fairing, 344PT.
[ترجمه گوگل]تثبیت کننده افقی، میله کنترل زبانه، 344PT
[ترجمه ترگمان]Stabilizer افقی، مهار Tab رود fairing، ۳۴۴ PT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• steel or aluminum rod used to control the rate of the nuclear reaction

پیشنهاد کاربران

بپرس