1. contrite sighs
آه های حاکی از پشیمانی
2. he seemed very contrite
او خیلی پشیمان به نظر می آمد.
3. She was contrite the morning after her angry outburst.
 [ترجمه گوگل]صبح بعد از طغیان عصبانیتش پشیمان بود 
[ترجمه ترگمان]آن روز صبح، پس از فوران خشم، پشیمان شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He looked so contrite that for a moment she nearly believed he really was sorry about what he had said.
 [ترجمه گوگل]به قدری پشیمان به نظر می رسید که برای لحظه ای تقریباً باور کرد که واقعاً از آنچه گفته بود پشیمان است 
[ترجمه ترگمان]چنان پشیمان به نظر می رسید که برای یک لحظه نزدیک بود باور کند که واقعا از حرفی که زده پشیمان است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Another kid might be contrite or repentant or maybe subdued.
 [ترجمه گوگل]بچه دیگری ممکن است پشیمان یا پشیمان باشد یا ممکن است مطیع باشد 
[ترجمه ترگمان]یک بچه دیگر ممکن است پشیمان یا پشیمان باشد یا شاید آرام باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Mercy should be shown to the contrite, but the community needed to be reassured that the contrition was genuine.
 [ترجمه گوگل]باید نسبت به افراد پشیمان رحم کرد، اما جامعه باید اطمینان حاصل می کرد که پشیمانی واقعی است 
[ترجمه ترگمان]عفو باید به صورت پشیمان نشان داده شود، اما جامعه باید مطمئن شود که توبه واقعی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Her expression was contrite.
8. Barry Stewart, defending, said Siddle was contrite and ashamed at what he had done.
 [ترجمه گوگل]بری استوارت در دفاع گفت که سیدل از کاری که انجام داده بود پشیمان و شرمنده بود 
[ترجمه ترگمان]بری استوارت، که از دفاع کردن، دفاع می کرد، پشیمان بود و از کاری که کرده بود شرمنده و پشیمان بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She was not contrite or sorry or any of the things she should have been.
 [ترجمه گوگل]او پشیمان یا پشیمان یا هیچ یک از چیزهایی که باید می بود نبود 
[ترجمه ترگمان]پشیمان یا متاسف نبود، یا از چیزهایی که می بایست باشد پشیمان نبود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. We are chagrined, we are contrite and we are genuinely grateful to you for correcting us.
 [ترجمه گوگل]ما ناراحتیم، پشیمانیم و واقعاً از شما سپاسگزاریم که ما را اصلاح کردید 
[ترجمه ترگمان]ما متاسفیم، ما پشیمان هستیم و ما واقعا از شما برای اصلاح کردن ما سپاسگزاریم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Her tone was contrite and I thought Puddy was going to get all choked up.
 [ترجمه گوگل]لحن او پشیمان بود و من فکر می کردم پودی همه چیز را خفه می کند 
[ترجمه ترگمان]صدایش پشیمان بود و من فکر می کردم که همه چیز دارد خفه می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. I tried to look contrite.
13. A few days later, I received a contrite telephone call from the store, saying there had been a mistake.
 [ترجمه گوگل]چند روز بعد، یک تماس تلفنی پشیمانانه از فروشگاه دریافت کردم که می گفت اشتباهی رخ داده است 
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، یک تلفن پشیمان و پشیمان را از مغازه دریافت کردم و گفتم که اشتباهی رخ داده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Contrite, she backed off, collecting a change of clothes from her bag.
 [ترجمه گوگل]پشیمان شد و از کیفش یک لباس عوض کرد 
[ترجمه ترگمان]در حالی که لباس هایش را از کیفش بیرون می کشید، عقب رفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. The look she gave Anna was guilty and contrite.
 [ترجمه گوگل]نگاهی که به آنا کرد گناهکار و پشیمان بود 
[ترجمه ترگمان]نگاهی که به آنا انداخت گناهکار و پشیمان بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید