1. contributory factors
عوامل کمک کننده
2. Alcohol is a contributory factor in 10% of all road accidents.
[ترجمه گوگل]الکل در 10 درصد از تصادفات جاده ای نقش دارد
[ترجمه ترگمان]الکل یک عامل موثر در ۱۰ درصد تمام تصادفات جاده ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Poor organization was certainly a contributory factor to the crisis.
[ترجمه گوگل]سازماندهی ضعیف مطمئناً عاملی در ایجاد بحران بود
[ترجمه ترگمان]سازمان ضعیف قطعا یک عامل موثر در این بحران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The plaintiff was guilty of contributory negligence for failing to wear a crash helmet.
[ترجمه گوگل]شاکی به دلیل عدم استفاده از کلاه ایمنی به دلیل سهل انگاری مشارکتی مقصر بود
[ترجمه ترگمان]شاکی به سهل انگاری و قصور در پوشیدن کلاه ایمنی متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Smoking is a contributory cause of many diseases.
[ترجمه گوگل]سیگار عامل بسیاری از بیماری هاست
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن یک عامل موثر برای بسیاری از بیماری ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Too little exercise is a contributory factor in heart disease.
[ترجمه گوگل]ورزش بسیار کم یکی از عوامل موثر در بیماری قلبی است
[ترجمه ترگمان]ورزش بسیار کوچک یک عامل موثر در بیماری های قلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Smoking is a contributory factor in lung cancer.
[ترجمه گوگل]سیگار یکی از عوامل موثر در سرطان ریه است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن یک عامل موثر در سرطان ریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We now know that repressing anger is a contributory factor in many physical illnesses.
[ترجمه گوگل]اکنون می دانیم که سرکوب خشم یک عامل کمک کننده در بسیاری از بیماری های جسمی است
[ترجمه ترگمان]اکنون می دانیم که سرکوب خشم یک عامل موثر در بسیاری از بیماری های جسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The court made a finding of contributory negligence.
[ترجمه گوگل]دادگاه به سهل انگاری کمکی دست یافت
[ترجمه ترگمان]دادگاه از یک سهل انگاری شدید جلوگیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are probably two contributory causes.
[ترجمه گوگل]احتمالاً دو دلیل کمک کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]احتمالا دو عامل کمک کننده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A poor diet may be a contributory factor in the disease.
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی نامناسب ممکن است یکی از عوامل موثر در این بیماری باشد
[ترجمه ترگمان]یک رژیم غذایی ضعیف می تواند یک عامل موثر در این بیماری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There may well be all sorts of contributory factors which need stating but these ought to come after the full apology.
[ترجمه گوگل]ممکن است انواع و اقسام عوامل مؤثری وجود داشته باشد که باید بیان شود، اما اینها باید پس از عذرخواهی کامل بیایند
[ترجمه ترگمان]ممکن است تمام انواع عوامل موثر و موثر که باید بیان شود وجود داشته باشد، اما باید پس از عذرخواهی کامل صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This was also the case where contributory negligence was established before 194
[ترجمه گوگل]این نیز در مواردی بود که سهل انگاری مشارکتی قبل از سال 194 ثابت شده بود
[ترجمه ترگمان]این نیز موردی بود که در آن یک سهل انگاری در برابر (۱۹۴)به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Malnutrition was considered to have been a contributory cause of death.
[ترجمه گوگل]سوءتغذیه به عنوان یکی از علل مرگ و میر در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]سو تغذیه به عنوان دلیل موثر مرگ تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید