1. this action was in contravention of the u. n. charter
این عمل خلاف منشور سازمان ملل متحد بود.
2. Sending the troops was a contravention of the treaty.
[ترجمه گوگل]اعزام نیروها خلاف معاهده بود
[ترجمه ترگمان]فرستادن قشون مخالف معاهده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرستادن قشون مخالف معاهده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This was a clear contravention of the rules.
[ترجمه گوگل]این یک نقض آشکار قوانین بود
[ترجمه ترگمان] این مخالف قانون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این مخالف قانون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was in direct contravention of the law.
[ترجمه گوگل]او در تضاد مستقیم با قانون بود
[ترجمه ترگمان]او مخالف قانون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مخالف قانون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. By accepting the money, she was in contravention of company regulations.
[ترجمه گوگل]او با قبول پول، خلاف مقررات شرکت بود
[ترجمه ترگمان]با قبول این پول، او مخالف مقررات شرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با قبول این پول، او مخالف مقررات شرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These actions are in contravention of European law.
[ترجمه گوگل]این اقدامات در تضاد با قوانین اروپایی است
[ترجمه ترگمان]این اعمال خلاف قانون اروپا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اعمال خلاف قانون اروپا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sometimes these resulted in contravention of an Authority rule about foreign ownership or conflict of interest, and further sales followed.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این موارد منجر به نقض یک قانون مرجع در مورد مالکیت خارجی یا تضاد منافع میشد و فروش بیشتر به دنبال داشت
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این منجر به نقض قانون مرجع در مورد مالکیت خارجی یا تضاد منافع و فروش بیشتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این منجر به نقض قانون مرجع در مورد مالکیت خارجی یا تضاد منافع و فروش بیشتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All innovation is a contravention of the order of things.
[ترجمه گوگل]تمام نوآوری ها نقض نظم امور است
[ترجمه ترگمان]همه نوآوری یک تخطی از نظم و ترتیب کارها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه نوآوری یک تخطی از نظم و ترتیب کارها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They faced charges of conspiracy, murder, and contravention of the Aviation Security Act of 198
[ترجمه گوگل]آنها با اتهام توطئه، قتل، و نقض قانون امنیت هوانوردی 198 روبرو شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با اتهامات توطئه، قتل و تخطی از قانون امنیت هواپیمایی ۱۹۸ مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها با اتهامات توطئه، قتل و تخطی از قانون امنیت هواپیمایی ۱۹۸ مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Contravention of other provisions can result in prosecution either summarily or on indictment.
[ترجمه گوگل]نقض سایر مقررات می تواند منجر به تعقیب کیفری یا به طور خلاصه یا کیفرخواست شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد دیگر می تواند به طور مختصر و یا در کیفرخواست منجر به تعقیب قانونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد دیگر می تواند به طور مختصر و یا در کیفرخواست منجر به تعقیب قانونی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Similarly prosecutions relating to water pollution and contravention of planning notices are dealt with in the Magistrates' Court.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب پیگردهای مربوط به آلودگی آب و تخلف از اخطارهای برنامه ریزی در دادگاه عالی رسیدگی می شود
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه پی گرد قانونی مربوط به آلودگی آب و تخطی از اخطارهای برنامه ریزی در دادگاه Magistrates انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه پی گرد قانونی مربوط به آلودگی آب و تخطی از اخطارهای برنامه ریزی در دادگاه Magistrates انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The holder is vicariously liable for a contravention.
[ترجمه گوگل]دارنده به طور قائم مقامی در قبال تخلف مسئول است
[ترجمه ترگمان]دارنده به نیابت از یک تخلف مسئول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دارنده به نیابت از یک تخلف مسئول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Can the reversal of the result of the contravention be regarded as a step taken to remedy the contravention?
[ترجمه گوگل]آیا برگشت نتیجه تخلف را می توان اقدامی برای رفع تخلف تلقی کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا معکوس شدن نتیجه این تضاد می تواند به عنوان یک گام برای حل این مشکل تلقی شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا معکوس شدن نتیجه این تضاد می تواند به عنوان یک گام برای حل این مشکل تلقی شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many shops and bars stayed open, in contravention of the Sunday trading laws.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مغازه ها و بارها باز ماندند، برخلاف قوانین تجارت یکشنبه
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فروشگاه ها و بارها برخلاف قوانین تجارت روز یکشنبه باز ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فروشگاه ها و بارها برخلاف قوانین تجارت روز یکشنبه باز ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They were tortured, humiliated and abused in gross contravention of the Geneva convention.
[ترجمه گوگل]آنها در نقض فاحش کنوانسیون ژنو مورد شکنجه، تحقیر و آزار قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تخطی از کنوانسیون ژنو مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند و مورد آزار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در تخطی از کنوانسیون ژنو مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند و مورد آزار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید