contradiction in terms


تناقض کلام، تناقض گویی، تناقصلفظی

انگلیسی به انگلیسی

• opposition, oxymoron, two things that are directly opposed to one another

پیشنهاد کاربران

نقض غرض
تناقض ظاهری
مثل ترکیبات کلامی:
غم شیرین
جوکِ جدّی
قیام آرام
فریادِ خاموش
آرام بشتاب

بپرس