1. contractual obligations
تعهدات قراردادی (طبق قرارداد)
2. The company has not fulfilled certain contractual obligations.
[ترجمه گوگل]این شرکت به تعهدات قراردادی خاصی عمل نکرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت تعهدات قراردادی مشخصی را اجرا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We have contractual obligations to control prices.
[ترجمه گوگل]ما تعهدات قراردادی برای کنترل قیمت ها داریم
[ترجمه ترگمان]ما تعهدات قراردادی برای کنترل قیمت ها داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Are you under a contractual obligation to any other company?
[ترجمه گوگل]آیا شما تحت تعهد قراردادی با شرکت دیگری هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو به هیچ شرکت دیگه ای اجباری نداری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They reminded him of his contractual obligations.
[ترجمه گوگل]تعهدات قراردادی اش را به او یادآوری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به تعهدات قراردادی خود یادآور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The builders failed to meet their contractual obligations.
[ترجمه گوگل]سازندگان به تعهدات قراردادی خود عمل نکردند
[ترجمه ترگمان]سازندگان نتوانسته اند تعهدات قراردادی خود را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You have a contractual obligation to finish the school building this week.
[ترجمه گوگل]شما یک تعهد قراردادی دارید که در این هفته ساختمان مدرسه را تمام کنید
[ترجمه ترگمان]شما یک تعهد قراردادی برای پایان دادن به ساختمان مدرسه در این هفته دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thus, employers are acting within their contractual rights if they require the employees to move.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کارفرمایان در صورت نیاز به جابجایی کارمندان در چارچوب حقوق قراردادی خود عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین کارفرمایان در صورتی که به کارمندان نیاز دارند که حرکت کنند، در حقوق قراردادی خود عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The job description shall be consistent with the contractual duties laid down in this agreement.
[ترجمه گوگل]شرح شغل باید با وظایف قراردادی مندرج در این موافقتنامه مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شرح شغل باید مطابق با وظایف قراردادی مندرج در این قرارداد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. First, the contractual relationship between the shipper-consignor and the carrier issuer of the bill controlled subsequently acquired rights.
[ترجمه گوگل]اول، رابطه قراردادی بین فرستنده-فرستنده و حمل کننده صادرکننده صورتحساب، حقوق کسب شده بعدی را کنترل می کرد
[ترجمه ترگمان]اول، رابطه قراردادی بین the - consignor و صادر کننده حامل این لایحه پس از آن حقوق کسب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. P1 is not under a contractual duty to tell P2 of any defects he is aware of, unless P2 specifically asks.
[ترجمه گوگل]P1 تحت وظیفه قراردادی نیست که P2 را از هر نقصی که از آن آگاه است بگوید، مگر اینکه P2 به طور خاص درخواست کند
[ترجمه ترگمان]P۱ تحت وظیفه قراردادی نیست تا با هر گونه نقص آگاهی داشته باشد مگر اینکه به طور خاص از آن سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Carney has a contractual commitment to write two new books in the next four years.
[ترجمه گوگل]کارنی یک تعهد قراردادی برای نوشتن دو کتاب جدید در چهار سال آینده دارد
[ترجمه ترگمان]کارنی یک تعهد قراردادی برای نوشتن دو کتاب جدید در چهار سال آینده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The haulier will seek to exclude his contractual liability for certain acts or omissions, just like any other shrewd businessman.
[ترجمه گوگل]حملکننده مانند هر تاجر زیرک دیگری به دنبال آن است که مسئولیت قراردادی خود را در قبال اعمال یا ترکهای خاص کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]The به دنبال حذف مسئولیت قراردادی او برای اعمال خاص و یا حذفیات هستند، درست مانند هر تاجر زیرک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Contractual obligations are distinguished from other legal obligations because of this fundamental notion of agreement.
[ترجمه گوگل]تعهدات قراردادی به دلیل این مفهوم اساسی از توافق از سایر تعهدات قانونی متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]تعهدات قراردادی از الزامات قانونی دیگر به دلیل مفهوم اساسی توافق متمایز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There is no need for any contractual agreement.
[ترجمه گوگل]نیازی به هیچ گونه قرارداد قراردادی نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به توافق قراردادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید