1. The gentlest of her caresses would contort his already tense body.
[ترجمه گوگل]ملایمترین نوازشهای او بدن در حال تنش او را منحرف میکرد
[ترجمه ترگمان]ملایم ترین نوازش های او بدن او را کج و معوج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The trunks often contort into spindly curves and twists.
[ترجمه گوگل]تنه ها اغلب به انحناها و پیچش های دوکی منحرف می شوند
[ترجمه ترگمان]تنه درختان اغلب به شکل منحنی و پیچ و قوس بلند و باریک و ظریف تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Faces contort and organs spurt out a smelly stain, a sticky betrayal.
[ترجمه گوگل]چهرهها در هم میپیچند و اندامها لکهای بدبو، خیانت چسبناکی بیرون میزند
[ترجمه ترگمان]چهره ها کج و معوج به نظر می رسند و اندام های متعفن، یک لکه متعفن، یک خیانت چسبناک، رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We continued to contort our limbs into improbable postures when Vincente was directly overseeing us.
[ترجمه گوگل]زمانی که وینسنت مستقیماً بر ما نظارت می کرد، به انحراف اندام خود به حالت های غیرمحتمل ادامه دادیم
[ترجمه ترگمان]همچنان که بین سنت به طور مستقیم ما را در حال نظارت بر ما قرار می داد ادامه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At times the scribes contort their prose into uncomfortable postures to avoid the hazards of personal prediction.
[ترجمه گوگل]گاه کاتبان نثر خود را به حالتهای ناخوشایند تغییر میدهند تا از خطرات پیشبینی شخصی اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان]در بعضی مواقع، کاتبان برای اجتناب از خطرات پیش بینی شخصی، نثر خود را به شرایط نامساعد تبدیل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As you listen to it, let your face contort and express the music.
[ترجمه گوگل]همانطور که به آن گوش می دهید، اجازه دهید چهره شما منحرف شود و موسیقی را بیان کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که شما به آن گوش می دهید، بگذارید صورت شما کج شود و موسیقی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. How would he contort himself to give viewers the impression of audible sound?
[ترجمه گوگل]او چگونه خود را منحرف میکند تا به بینندگان حسی از صدای قابل شنیدن بدهد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است خود را به این صدا بیندازد که این احساس را به خود جلب کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the part about the cat-yoga did get me to thinking—ever notice how a cat can do just about anything—contort itself into the most asinine positions, yet still look dignified?
[ترجمه گوگل]اما بخش مربوط به گربه-یوگا مرا به فکر واداشت - تا به حال متوجه شده اید که یک گربه چگونه می تواند تقریباً هر کاری را انجام دهد - خود را به حالت غیرطبیعی ترین حالت منحرف می کند، اما هنوز هم باوقار به نظر می رسد؟
[ترجمه ترگمان]اما بخش مربوط به گربه - یوگا به من کمک کرد تا فکر کنم - تا به حال متوجه شدم که یک گربه چطور می تواند فقط در مورد هر چیزی انجام دهد - خودش را تبدیل به the موقعیت کند، با این حال هنوز باوقار به نظر می رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some peoples mouths open. Others faces contort.
[ترجمه گوگل]دهان برخی از مردم باز است دیگران با انحراف روبرو می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم دهان باز می کنند برخی دیگر با تغییر و تحولات مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I didn't care how much I had to contort my body and my principles.
[ترجمه گوگل]برایم مهم نبود که چقدر باید بدنم و اصولم را منحرف کنم
[ترجمه ترگمان]اهمیتی نمی دادم که چقدر مجبور بودم بدنم و اصول خودم را کج کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Load of gear box can be decided by measuring of low speed shaft contort.
[ترجمه گوگل]بار جعبه دنده را می توان با اندازه گیری پیچش شفت با سرعت پایین تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]بار کردن جعبه دنده می تواند با اندازه گیری تغییرات با سرعت پایین تصمیم گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You face has 9 muscles beneath your skin that you contort, flex, and move.
[ترجمه گوگل]صورت شما دارای 9 عضله در زیر پوست شما است که آنها را منقبض، خم و حرکت می کنید
[ترجمه ترگمان]صورت شما ۹ تا ماهیچه زیر پوست شما دارد که کج و معوج، خم شوید و حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید