continue to do

پیشنهاد کاربران

توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی:
همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ نه این که "به دوست داشتنت ادامه می دهم" )
همان/همین طور . . . بودن/ماندن/شدن ( "همان طور خیره ماند"؛ نه این که "به خیره شدن ادامه داد" )
...
[مشاهده متن کامل]

مثل گذشته/کمافی السابق کاری را کردن ( "مثل گذشته به دیدارش می رفت"؛ نه این که "به دیدار کردن از او ادامه می داد" )
برگرفته از کتاب "ترجمه به زبان پدری"، نوشته ی نیما سرلک، نشر فرمهر، ۱۴۰۴

Sheila continued to work after she had her baby.
شیلا بعد از بچه دار شدن به کارش ادامه داد.
He will be continuing his education in the US.
وی تحصیلات خود را در آمریکا ادامه خواهد داد.
I felt too sick to continue.
من آنقدر حالم بد شد که نمی توانم ادامه دهم.