فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: continues, continuing, continued
حالات: continues, continuing, continued
• (1) تعریف: to go on; persist.
• مترادف: keep, proceed
• متضاد: cease, desist, discontinue, give up, stop
• مشابه: abide, carry on, endure, extend, last, persevere, persist
• مترادف: keep, proceed
• متضاد: cease, desist, discontinue, give up, stop
• مشابه: abide, carry on, endure, extend, last, persevere, persist
- He continued despite the booing of the audience.
[ترجمه گوگل] او با وجود هو کردن حضار ادامه داد
[ترجمه ترگمان] با وجود هو کردن حضار ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] با وجود هو کردن حضار ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I refuse to continue with this charade!
[ترجمه گوگل] من از ادامه دادن به این فتنه امتناع می کنم!
[ترجمه ترگمان] من حاضر نیستم با این بازی ادامه بدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من حاضر نیستم با این بازی ادامه بدم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The snow continued to fall until morning.
[ترجمه محدثه عزیزی] برف تا صبح ادامه پیدا کرد|
[ترجمه Saeid.T] The snow continued to fall = The snow continued falling بارش برف ادامه داشت. نکته: to اینجا مربوط به fall است، نه مربوط به continue|
[ترجمه گوگل] بارش برف تا صبح ادامه داشت[ترجمه ترگمان] برف تا صبح ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The alarm continued to sound until all the students were out of the building.
[ترجمه گوگل] زنگ خطر همچنان به صدا درآمد تا اینکه همه دانش آموزان از ساختمان خارج شدند
[ترجمه ترگمان] آژیر به صدا درآمد تا اینکه همه دانش آموزان از ساختمان خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آژیر به صدا درآمد تا اینکه همه دانش آموزان از ساختمان خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to last for an extended period.
• مترادف: last
• متضاد: cease, discontinue, end, stop, terminate
• مشابه: abide, endure, extend, persist, proceed, wear on
• مترادف: last
• متضاد: cease, discontinue, end, stop, terminate
• مشابه: abide, endure, extend, persist, proceed, wear on
- The war continued for several years.
[ترجمه گوگل] جنگ چندین سال ادامه یافت
[ترجمه ترگمان] جنگ چندین سال ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جنگ چندین سال ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to begin again after a pause or interruption.
• مترادف: proceed, resume
• متضاد: discontinue, end, halt, terminate
• مشابه: recommence
• مترادف: proceed, resume
• متضاد: discontinue, end, halt, terminate
• مشابه: recommence
- The play will continue after the intermission.
[ترجمه گوگل] نمایش پس از آنتراک ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان] این نمایشنامه پس از وقفه وقفه ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این نمایشنامه پس از وقفه وقفه ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: to stay on; remain without change.
• مترادف: abide, remain, stay
• متضاد: quit
• مشابه: hold, rest
• مترادف: abide, remain, stay
• متضاد: quit
• مشابه: hold, rest
- He agreed to continue as president of the club.
[ترجمه گوگل] او موافقت کرد که به عنوان رئیس باشگاه ادامه دهد
[ترجمه ترگمان] او قبول کرد که به عنوان رئیس باشگاه ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او قبول کرد که به عنوان رئیس باشگاه ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I don't know how long I can continue in this job.
[ترجمه امیر حسین] نمیدانم تاکی این شغل را ادامه دهم|
[ترجمه گوگل] نمی دانم تا کی می توانم به این کار ادامه دهم[ترجمه ترگمان] نمی دونم تا کی میتونم این شغل رو ادامه بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: continuable (adj.), continued (adj.), continuingly (adv.), continuer (n.)
مشتقات: continuable (adj.), continued (adj.), continuingly (adv.), continuer (n.)
• (1) تعریف: to go on with; persist in.
• مترادف: maintain
• متضاد: cease, discontinue, stop
• مشابه: extend, persevere with, persist in, prolong, sustain
• مترادف: maintain
• متضاد: cease, discontinue, stop
• مشابه: extend, persevere with, persist in, prolong, sustain
- We will continue our search until the culprit is found.
[ترجمه گوگل] تا پیدا شدن مقصر به جستجو ادامه می دهیم
[ترجمه ترگمان] ما به جستجو ادامه خواهیم داد تا مجرم پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما به جستجو ادامه خواهیم داد تا مجرم پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He continued explaining although no one was really listening.
[ترجمه گوگل] او به توضیح ادامه داد، اگرچه کسی واقعاً گوش نمی داد
[ترجمه ترگمان] او با وجود اینکه کسی واقعا گوش نمی داد، ادامه داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او با وجود اینکه کسی واقعا گوش نمی داد، ادامه داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to extend; prolong.
• مترادف: extend, prolong, protract
• متضاد: discontinue, end, stop, terminate
• مترادف: extend, prolong, protract
• متضاد: discontinue, end, stop, terminate
- I'd rather not continue this game.
[ترجمه گوگل] من ترجیح می دهم این بازی را ادامه ندهم
[ترجمه ترگمان] ترجیح می دهم این بازی را ادامه ندهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ترجیح می دهم این بازی را ادامه ندهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I'm sure the contract will be continued.
[ترجمه گوگل] من مطمئن هستم که قرارداد ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان] مطمئنم که قرارداد ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مطمئنم که قرارداد ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to begin (something) again after a pause or interruption.
• مترادف: recommence, resume
• متضاد: discontinue, stop, terminate
• مشابه: pursue, review
• مترادف: recommence, resume
• متضاد: discontinue, stop, terminate
• مشابه: pursue, review
- The runner fell but recovered himself and continued the race.
[ترجمه گوگل] دونده سقوط کرد اما خود را بهبود داد و به مسابقه ادامه داد
[ترجمه ترگمان] دونده فرود آمد، اما خود را بازیافت و به مسابقه ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دونده فرود آمد، اما خود را بازیافت و به مسابقه ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We continued discussing the matter after we returned from lunch.
[ترجمه گوگل] بعد از اینکه از ناهار برگشتیم بحث را ادامه دادیم
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه از ناهار برگشتیم به بحث درباره این موضوع ادامه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه از ناهار برگشتیم به بحث درباره این موضوع ادامه دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید