continuative


مداوم، دنباله دار، از سرگیر، مستمر، استمراری

جمله های نمونه

1. According to the practical requirement, a continuative tubing length measuring device is developed.
[ترجمه گوگل]با توجه به نیاز عملی، یک دستگاه اندازه گیری طول لوله مداوم توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیاز عملی، لوله اندازه گیری طول لوله اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The accelerant in continuative electrolyte could improve current efficiency and accelerate the deposition of coating.
[ترجمه گوگل]شتاب دهنده در الکترولیت مداوم می تواند بازده جریان را بهبود بخشد و رسوب پوشش را تسریع کند
[ترجمه ترگمان]The الکترولیت continuative می تواند کارایی جریان را بهبود بخشد و رسوب پوشش را تسریع نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Urban continuative design is a new topic in mod-ern urban design.
[ترجمه گوگل]طراحی مستمر شهری موضوع جدیدی در طراحی شهری مدرن است
[ترجمه ترگمان]طراحی continuative شهری یک موضوع جدید در طراحی شهری mod - ern است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Follow up the flaws of product and lead continuative quality improvement through design and process.
[ترجمه گوگل]ایرادات محصول را دنبال کنید و از طریق طراحی و فرآیند بهبود مستمر کیفیت را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]نقص های محصول را پی گیری کرده و بهبود کیفیت continuative را از طریق طراحی و فرآیند دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The continuative hearing abnormal will be diagnosed by ABR.
[ترجمه گوگل]شنوایی غیرطبیعی مداوم توسط ABR تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]تشخیص غیر عادی شنوایی توسط ABR تشخیص داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the land reform was defined as"revolution"in rural society, then I tend to define the"Socialist Revolution"as a"Continuative Revolution".
[ترجمه گوگل]اگر اصلاحات ارضی به عنوان «انقلاب» در جامعه روستایی تعریف شد، من تمایل دارم «انقلاب سوسیالیستی» را به عنوان «انقلاب مستمر» تعریف کنم
[ترجمه ترگمان]اگر اصلاحات ارضی به عنوان \"انقلاب\" در جامعه روستایی تعریف شود، من تمایل دارم که \"انقلاب سوسیالیستی\" را به عنوان \"انقلاب Continuative\" تعریف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The continuative development education idea is new, and it is important for the scientific location and development of the high physical education to establish this idea.
[ترجمه گوگل]ایده آموزش توسعه مستمر جدید است و برای مکان علمی و توسعه تربیت بدنی عالی ایجاد این ایده مهم است
[ترجمه ترگمان]ایده آموزش توسعه continuative جدید است و برای مکان علمی و توسعه آموزش فیزیکی بالا برای ایجاد این ایده مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The social thought and the academic orientation of Fu She in Ming-Qing transition, had the continuative indispensable historical significance.
[ترجمه گوگل]اندیشه اجتماعی و جهت گیری آکادمیک فو شی در گذار مینگ-کینگ، اهمیت تاریخی ضروری و مستمر داشت
[ترجمه ترگمان]تفکر اجتماعی و جهت گیری علمی of او در گذار مینگ کینگ مفهوم تاریخی لازم را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tidal flat of China is a reserve land resources which increases at all times and has a potentiality of continuative expanding.
[ترجمه گوگل]دشت جزر و مدی چین یک منبع زمینی ذخیره است که در هر زمان افزایش می یابد و قابلیت گسترش مداوم را دارد
[ترجمه ترگمان]سطح جزر و مد چین یک منبع زمینی ذخیره است که در همه زمان ها افزایش می یابد و احتمال گسترش continuative دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Experimental results show that, two melt polymers with different chemical structure flow in two continuative phases.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که دو پلیمر مذاب با ساختار شیمیایی متفاوت در دو فاز پیوسته جریان می یابند
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که دو پلیمر مذاب با جریان ساختار شیمیایی متفاوت در دو مرحله continuative وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, Social development with higher economy developing level and economic-social continuative growing model is at a lower resources and social price, which is aptitude for optimal consuming.
[ترجمه گوگل]بنابراین، توسعه اجتماعی با سطح توسعه اقتصادی بالاتر و الگوی رشد مستمر اقتصادی-اجتماعی با منابع و قیمت اجتماعی کمتری است که استعداد مصرف بهینه را دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، توسعه اجتماعی با سطح توسعه اقتصادی بالاتر و مدل رشد اقتصادی - اجتماعی - اجتماعی، در منابع پایین تر و قیمت اجتماعی، که استعداد مصرف بهینه را دارا می باشد، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is a historic process of gradual development which is both continuative and multistage.
[ترجمه گوگل]این یک روند تاریخی توسعه تدریجی است که هم مستمر و هم چند مرحله ای است
[ترجمه ترگمان]این یک فرآیند تاریخی از توسعه تدریجی است که هم continuative و هم چند مرحله ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Several days ago, a 25-year-old young man served in the Huawei Technologies Co., Ltd died from fatigue caused by continuative work .
[ترجمه گوگل]چند روز پیش، یک جوان 25 ساله که در شرکت فناوری هوآوی خدمت می کرد، بر اثر خستگی ناشی از کار مداوم جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش، یک جوان ۲۵ ساله که در شرکت فن آوری های Huawei شرکت کرده بود، از خستگی ناشی از اثر continuative جان باخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the key device of the spinning system, the high-speed spinning winder is constantly developing toward the high-speed, continuative, automation and control-intelligent.
[ترجمه گوگل]به عنوان دستگاه کلیدی سیستم چرخش، سیم پیچ چرخان پرسرعت به طور مداوم در حال توسعه به سمت سرعت بالا، مداوم، اتوماسیون و کنترل هوشمند است
[ترجمه ترگمان]به عنوان ابزار کلیدی سیستم چرخان، سیستم چرخان با سرعت بالا به طور مداوم در حال توسعه به سمت سرعت بالا، continuative، اتوماسیون و کنترل - هوشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : continue
✅️ اسم ( noun ) : continuation / continuity / continuum / continuousness / continuance / continuant / continuative / continuator
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : continuous / continued / continual / continuing / continuant / continuative
✅️ قید ( adverb ) : continuously / continually / continuingly

بپرس