1. Existential propositions, contextually indispensable though they might be, are not logically essential for a complete description of the world.
[ترجمه گوگل]گزارههای وجودی، هر چند که از نظر زمینهای ضروری هستند، از نظر منطقی برای توصیف کامل جهان ضروری نیستند
[ترجمه ترگمان]گزاره های وجودی، هرچند ممکن است ضروری باشند، به طور منطقی برای توصیف کامل از جهان ضروری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزاره های وجودی، هرچند ممکن است ضروری باشند، به طور منطقی برای توصیف کامل از جهان ضروری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. However, a contextually prominent action can not justify the use of a surface anaphor, such as I did, yesterday.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک عمل برجسته از لحاظ زمینه نمی تواند استفاده از یک آنافور سطحی را توجیه کند، مانند آنچه من دیروز انجام دادم
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک اقدام برجسته contextually نمی تواند استفاده از یک anaphor سطحی مانند دیروز را توجیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک اقدام برجسته contextually نمی تواند استفاده از یک anaphor سطحی مانند دیروز را توجیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the above case, it would be contextually inappropriate to be only reporting a flat tire at a gas station.
[ترجمه گوگل]در مورد فوق، از نظر متنی نامناسب است که فقط پنچر شدن لاستیک را در پمپ بنزین گزارش کنیم
[ترجمه ترگمان]در مورد بالا، این مساله بسیار نامناسب است که تنها یک لاستیک پنچر را در یک ایستگاه گاز گزارش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مورد بالا، این مساله بسیار نامناسب است که تنها یک لاستیک پنچر را در یک ایستگاه گاز گزارش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The research, conducted on behalf of the Good Schools Guide, looked at the "contextually value added" scores for every girl who took GCSEs in the state sector between 2005 and 200
[ترجمه گوگل]این تحقیق که به نمایندگی از راهنمای مدارس خوب انجام شد، به نمرات «ارزش افزوده متنی» برای هر دختری که بین سالهای 2005 تا 200 در بخش دولتی آزمونهای GCSE دریافت کرد، بررسی شد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق که به نمایندگی از راهنمای مدارس راهنمایی انجام شد، به \"ارزش افزوده\" برای تمام دخترانی که در بخش دولتی بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰ شرکت کردند، نگاهی انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تحقیق که به نمایندگی از راهنمای مدارس راهنمایی انجام شد، به \"ارزش افزوده\" برای تمام دخترانی که در بخش دولتی بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰ شرکت کردند، نگاهی انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The last six lines are contextually weak.
[ترجمه گوگل]شش خط آخر از لحاظ بافتی ضعیف هستند
[ترجمه ترگمان]شش خط آخر ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شش خط آخر ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is a matter of learning the word contextually as a fragment of sentences which one learns to bring forth as wholes under appropriate circumstances.
[ترجمه گوگل]موضوع یادگیری کلمه به صورت متنی به عنوان بخشی از جملات است که فرد یاد می گیرد تحت شرایط مناسب آن را به صورت کل بیان کند
[ترجمه ترگمان]این موضوع یادگیری کلمه contextually به عنوان یک تکه از جملات است که فرد یاد می گیرد در شرایط مناسب به عنوان کل از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع یادگیری کلمه contextually به عنوان یک تکه از جملات است که فرد یاد می گیرد در شرایط مناسب به عنوان کل از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Our goal is to design products that are contextually relevant and available through the medium and methods that make sense to users.
[ترجمه گوگل]هدف ما طراحی محصولاتی است که از طریق رسانه و روش هایی که برای کاربران منطقی است، مرتبط و در دسترس باشند
[ترجمه ترگمان]هدف ما طراحی محصولاتی است که از طریق محیط و روش های موجود در دسترس کاربران قرار گرفته و در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف ما طراحی محصولاتی است که از طریق محیط و روش های موجود در دسترس کاربران قرار گرفته و در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The last six lines are contextually weak, and line 3 represents nothing but context.
[ترجمه گوگل]شش خط آخر از نظر زمینه ضعیف هستند و خط 3 چیزی جز زمینه را نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]شش خط آخر بسیار ضعیف هستند، و خط ۳ چیزی جز متن را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شش خط آخر بسیار ضعیف هستند، و خط ۳ چیزی جز متن را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Contextually and exegetically, Matthew 28:1("into the name of. . . ") is equivalent.
[ترجمه گوگل]از لحاظ متنی و تفسیری، متی 28:1 ("به نام ") معادل است
[ترجمه ترگمان]contextually و exegetically، متیو ۲۸: ۱ (به نام …)معادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]contextually و exegetically، متیو ۲۸: ۱ (به نام …)معادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Those seeking more universal generalizations may use different methods from those that seek more contextually specific levels of explanation.
[ترجمه گوگل]کسانی که به دنبال تعمیم های جهانی تر هستند ممکن است از روش های متفاوتی از روش هایی استفاده کنند که به دنبال سطوح توضیحی خاص تری هستند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به دنبال یک تعمیم جهانی بیشتر هستند ممکن است از روش های متفاوتی از آن هایی استفاده کنند که به دنبال سطوح خاصی از توضیحات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به دنبال یک تعمیم جهانی بیشتر هستند ممکن است از روش های متفاوتی از آن هایی استفاده کنند که به دنبال سطوح خاصی از توضیحات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It does nothing whatsoever for the music and provides a distraction as unwelcome as it is contextually inappropriate.
[ترجمه گوگل]هیچ کاری برای موسیقی انجام نمی دهد و باعث حواس پرتی می شود که ناخوشایند و از نظر زمینه ای نامناسب است
[ترجمه ترگمان]این کار هیچ ربطی به موسیقی ندارد و تا جایی که ناخوشایند است باعث حواس پرتی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار هیچ ربطی به موسیقی ندارد و تا جایی که ناخوشایند است باعث حواس پرتی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And need a failure of transfer necessarily imply the failure of a contextually mediated retrieval process?
[ترجمه گوگل]و آیا شکست انتقال لزوماً به معنای شکست فرآیند بازیابی با واسطهی زمینهای است؟
[ترجمه ترگمان]و نیاز به شکست انتقال ضرورتا به شکست فرآیند بازیابی واسط contextually اشاره دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و نیاز به شکست انتقال ضرورتا به شکست فرآیند بازیابی واسط contextually اشاره دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Now, how exactly reading another unrelated email will serve up a more contextually relevant ad, I’m not sure.
[ترجمه گوگل]اکنون، مطمئن نیستم که خواندن ایمیل نامربوط دیگر دقیقاً چگونه آگهی مرتبط تری را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]حالا، اینکه یک ایمیل غیر مرتبط دیگر دقیقا چه چیزی را مطالعه می کند، یک تبلیغ بسیار مرتبط را ارائه خواهد کرد، من مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا، اینکه یک ایمیل غیر مرتبط دیگر دقیقا چه چیزی را مطالعه می کند، یک تبلیغ بسیار مرتبط را ارائه خواهد کرد، من مطمئن نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When reading something while you are taking a trip to Milan it may organize itself to be more contextually relevant to that time, place and context.
[ترجمه گوگل]هنگام خواندن چیزی در حالی که در حال سفر به میلان هستید، ممکن است خود را طوری سازماندهی کند که از نظر زمینهای با آن زمان، مکان و زمینه مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]هنگام خواندن چیزی در حالی که شما سفری به میلان دارید، ممکن است خود را سازمان دهی کند تا به آن زمان، مکان و متن مربوط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگام خواندن چیزی در حالی که شما سفری به میلان دارید، ممکن است خود را سازمان دهی کند تا به آن زمان، مکان و متن مربوط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید