مسابقهای (صفت)
competitive, contesting
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
به چالش کشیدن - فعل ( مصدر، اسم مصدر، صفت )
They are contesting the results of the election
اعتراض کردن ( به ) - فعل
She is contesting the charges against her
رقابت کردن ( برای ) - فعل
... [مشاهده متن کامل]
He is contesting the championship title
مبارزه کردن ( برای ) - فعل
They are contesting every point in the game
زیر سوال بردن - فعل
People have been contesting their hypothesis
اعتراض کردن ( به ) - فعل
رقابت کردن ( برای ) - فعل
... [مشاهده متن کامل]
مبارزه کردن ( برای ) - فعل
زیر سوال بردن - فعل
به معنی رقیب و درگیر و متخاصم هستش
contesting states
کشورهای رقیب
کشورهای رقیب
رقابت کردن
جنگیدن و بچنگ آوردن
جنگیدن و بچنگ آوردن
مسابقه دادن ( به صورت مصدر )