1. Exactly this contestation, make " the literature subjectivity" been risen the theories by the fulfillment, and become the new period literature theories history chain up a wreath that can't neglect.
[ترجمه گوگل]دقیقاً همین مناقشه، باعث میشود که «ذهنیت ادبیات» با تحقق نظریهها برافراشته شود و تبدیل به دوره جدید نظریههای ادبیات تاریخ شود تاج گلی را که نمیتوان نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]دقیقا این contestation ها، که \"فردیت\" را محقق می سازد، تیوری را به دست آورده است، و تبدیل به دوره جدید تیوری های ادبیات داستانی می شود که یک حلقه گلی را تشکیل می دهد که نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دقیقا این contestation ها، که \"فردیت\" را محقق می سازد، تیوری را به دست آورده است، و تبدیل به دوره جدید تیوری های ادبیات داستانی می شود که یک حلقه گلی را تشکیل می دهد که نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Full democratization on the other hand, requires open contestation over the right to win control of the government, requiring free competitive elections, the results of which determine who governs.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، دموکراسیسازی کامل مستلزم رقابت آشکار بر سر حق به دست آوردن کنترل دولت است که مستلزم برگزاری انتخابات رقابتی آزاد است که نتایج آن تعیین میکند چه کسی حکومت میکند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، دموکرات کردن کامل از سوی دیگر نیاز به contestation آزاد در سمت راست برای بدست آوردن کنترل دولت، نیاز به انتخابات آزاد رقابتی دارد که نتایج آن تعیین می کند چه کسی حکومت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، دموکرات کردن کامل از سوی دیگر نیاز به contestation آزاد در سمت راست برای بدست آوردن کنترل دولت، نیاز به انتخابات آزاد رقابتی دارد که نتایج آن تعیین می کند چه کسی حکومت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Contestation on shortcoming of traditional grads theory induced exploring logic point of the generalized-grads theory.
[ترجمه گوگل]مناقشه بر سر نقایص تئوری درجه های سنتی، نقطه منطق کاوشگر نظریه درجه های تعمیم یافته را القا کرد
[ترجمه ترگمان]contestation بر حسب ضعف نظریه grads سنتی، بررسی نقطه منطقی نظریه generalized - grads را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]contestation بر حسب ضعف نظریه grads سنتی، بررسی نقطه منطقی نظریه generalized - grads را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The literature theories construction aspect, it expresses the contestation that causes for "the literature subjectivity" put forward of theories and it first.
[ترجمه گوگل]جنبه ساخت نظریه های ادبیات، مناقشه ای را بیان می کند که برای «موضوعیت ادبیات» مطرح شده از نظریات و آن ابتدا مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]این تیوری جنبه ساخت وساز را بیان می کند، و the را بیان می کند که باعث \"ذهنیت\" ی ادبیات \" از تئوری ها و آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تیوری جنبه ساخت وساز را بیان می کند، و the را بیان می کند که باعث \"ذهنیت\" ی ادبیات \" از تئوری ها و آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A contestation of the police and their arrest of the man.
[ترجمه گوگل]اعتراض پلیس و دستگیری این مرد
[ترجمه ترگمان]یه contestation پلیس و دستگیری اون مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه contestation پلیس و دستگیری اون مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The subjective right concept was raised in contestation, which was the bud of modern natural rights notions.
[ترجمه گوگل]مفهوم حق ذهنی در اعتراض مطرح شد، که جوانه مفاهیم حقوق طبیعی مدرن بود
[ترجمه ترگمان]مفهوم صحیح ذهنی در contestation، که نطفه مفاهیم حقوق طبیعی مدرن بود، پرورش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مفهوم صحیح ذهنی در contestation، که نطفه مفاهیم حقوق طبیعی مدرن بود، پرورش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The "obscure poem" has become the focus of study in the circle of poets, and has brought about a constant point in contestation of the poetry phenomenon.
[ترجمه گوگل]«شعر مبهم» در حلقه شاعران مورد مطالعه قرار گرفته و نقطه ثابتی را در ستیز با پدیده شعر به وجود آورده است
[ترجمه ترگمان]\"شعر گمنام\" کانون مطالعه در حلقه شاعران شده است، و یک نقطه ثابت را در contestation پدیده شعر به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"شعر گمنام\" کانون مطالعه در حلقه شاعران شده است، و یک نقطه ثابت را در contestation پدیده شعر به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When I first broached the topic of defining indie, I discussed five areas of contestation (independent label/distribution, independent ethos, genre, aesthetic judgment, and not being mainstream).
[ترجمه گوگل]وقتی برای اولین بار موضوع تعریف Indie را مطرح کردم، در مورد پنج حوزه رقابت (برچسب/توزیع مستقل، اخلاق مستقل، ژانر، قضاوت زیباشناختی، و جریان اصلی نبودن) بحث کردم
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین بار موضوع تعریف ایندی را مطرح کردم، من در مورد پنج حوزه از contestation (برچسب مستقل \/ توزیع، شخصیت مستقل، ژانر، قضاوت زیبایی شناختی، و نه جریان اصلی)بحث و گفتگو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین بار موضوع تعریف ایندی را مطرح کردم، من در مورد پنج حوزه از contestation (برچسب مستقل \/ توزیع، شخصیت مستقل، ژانر، قضاوت زیبایی شناختی، و نه جریان اصلی)بحث و گفتگو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Though Janie's hair exudes feminie sexuality and is a locus of contestation among the men.
[ترجمه گوگل]اگرچه موهای جانی نشاط جنسی زنانه دارد و محل نزاع بین مردان است
[ترجمه ترگمان]با وجود این که موهای جینی به شکل تمایلات جنسی درآمده است و در میان مردها locus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وجود این که موهای جینی به شکل تمایلات جنسی درآمده است و در میان مردها locus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Interiors play a crucial role in the construction of identity and they represent power and control through the contestation or transgression of boundaries.
[ترجمه گوگل]فضاهای داخلی نقش مهمی در ساخت هویت دارند و قدرت و کنترل را از طریق رقابت یا تخطی از مرزها نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]Interiors نقش حیاتی در ساخت هویت ایفا می کنند و آن ها قدرت و کنترل از طریق the یا تخطی از مرزها را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Interiors نقش حیاتی در ساخت هویت ایفا می کنند و آن ها قدرت و کنترل از طریق the یا تخطی از مرزها را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We can say, for example, that Tony is a Marxist contestation of the social determinacy of identity in other forms.
[ترجمه گوگل]مثلاً میتوان گفت که تونی یک اعتراض مارکسیستی از تعین اجتماعی هویت در اشکال دیگر است
[ترجمه ترگمان]برای مثال ما می توانیم بگوییم که تونی a مارکسیستی از هویت اجتماعی هویت در اشکال دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال ما می توانیم بگوییم که تونی a مارکسیستی از هویت اجتماعی هویت در اشکال دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. However, it is apparent that the activities of spatial planning, just subsumed to the ideology of political manipulation, are sacrificed because of the contestation between state and NTUR.
[ترجمه گوگل]با این حال، آشکار است که فعالیتهای برنامهریزی فضایی، که صرفاً تحت ایدئولوژی دستکاری سیاسی قرار گرفتهاند، به دلیل رقابت بین دولت و NTUR قربانی میشوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، واضح است که فعالیت های برنامه ریزی فضایی، که تنها با ایدئولوژی دستکاری سیاسی دسته بندی شده اند، به دلیل اختلاف بین دولت و دولت قربانی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، واضح است که فعالیت های برنامه ریزی فضایی، که تنها با ایدئولوژی دستکاری سیاسی دسته بندی شده اند، به دلیل اختلاف بین دولت و دولت قربانی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We seek not a gathering of some magnificent scale, but honest discussions and open contestation of ideas, being thrilled by any intellectual advance that may result, no matter how small it is.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک گردهمایی در مقیاس باشکوه نیستیم، بلکه به دنبال بحثهای صادقانه و رقابت آشکار ایدهها هستیم، که از هر پیشرفت فکری که ممکن است منجر شود، هر چقدر هم که کوچک باشد، به وجد میآییم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گرد آوری از یک مقیاس باشکوه نیستیم، اما بحث های صادقانه و contestation ایده ها، که با هر پیشرفت فکری که ممکن است نتیجه آن باشد، به هیجان می آید، مهم نیست که چقدر کوچک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گرد آوری از یک مقیاس باشکوه نیستیم، اما بحث های صادقانه و contestation ایده ها، که با هر پیشرفت فکری که ممکن است نتیجه آن باشد، به هیجان می آید، مهم نیست که چقدر کوچک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The competition on ASEAN issue between "Harmonious World" and "Democratic Concert" also reflects the contestation between China and America's soft power.
[ترجمه گوگل]رقابت بر سر موضوع آسه آن بین "دنیای هماهنگ" و "کنسرت دموکراتیک" نیز منعکس کننده رقابت بین چین و قدرت نرم آمریکا است
[ترجمه ترگمان]رقابت در مورد مساله آسه آن بین \"جهان Harmonious\" و \"کنسرت دموکرات\" همچنین انعکاس دهنده اختلاف بین قدرت نرم چین و آمریکا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقابت در مورد مساله آسه آن بین \"جهان Harmonious\" و \"کنسرت دموکرات\" همچنین انعکاس دهنده اختلاف بین قدرت نرم چین و آمریکا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید