contended


معنی: مخالفت کرده با، سیرچشم

مترادف ها

مخالفت کرده با (صفت)
contended

سیرچشم (صفت)
satisfied, contended, sated, satiated

پیشنهاد کاربران

🟩If you are contented, you are satisfied with your life or the situation you are in.
خوشحال و راضی
vi
۱. مبارزه کردن، زدوخورد کردن، کشمکش کردن، دست وپنجه نرم کردن، درآویختن، نزاع کردن، ستیزه کردن، مشاجره کردن، مجادله کردن ۲. رقابت کردن، همچشمی کردن، چالش کردن، هم گردنی کردن
vt
مدعی بودن که، ادعاکردن که، معتقدبودن که، تأکیدکردن که

بپرس