1. he was contemptuous of public opinion
به افکار عمومی با دیده ی حقارت می نگریست.
2. he uttered a contemptuous laugh
خنده ی تحقیر آمیزی کرد.
3. He's openly contemptuous of all the major political parties.
[ترجمه گوگل]او آشکارا تمام احزاب سیاسی اصلی را تحقیر می کند
[ترجمه ترگمان]او علنا نسبت به همه احزاب سیاسی بزرگ ابراز انزجار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Benedict threw her a contemptuous glance.
[ترجمه گوگل]بندیکت نگاهی تحقیرآمیز به او انداخت
[ترجمه ترگمان]Benedict نگاهی تحقیر آمیز به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's contemptuous of my humble background.
[ترجمه گوگل]او نسبت به پیشینه متواضع من تحقیر کننده است
[ترجمه ترگمان]او با تحقیر و تحقیر من نسبت به گذشته حقیر خود تحقیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He felt people were contemptuous of his lack of sophistication.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که مردم نسبت به عدم مهارت او تحقیر می کنند
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که مردم او را تحقیر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was very contemptuous of 'popular' writers, whom he described as having no talent.
[ترجمه گوگل]او نسبت به نویسندگان «محبوب» که آنها را فاقد استعداد توصیف می کرد، بسیار تحقیرکننده بود
[ترجمه ترگمان]او از نویسندگان معروف بسیار تحقیر شده بود که وی هیچ استعدادی در کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You're contemptuous of everything I do.
[ترجمه گوگل]تو نسبت به هر کاری که من می کنم تحقیر می کنی
[ترجمه ترگمان]تو از هر کاری که من می کنم، نفرت داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was openly contemptuous of his elder brother.
[ترجمه گوگل]او آشکارا برادر بزرگترش را تحقیر می کرد
[ترجمه ترگمان]او علنا نسبت به برادر بزرگش تحقیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They were openly contemptuous of my suggestions.
[ترجمه گوگل]آنها آشکارا پیشنهادهای من را تحقیر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها آشکارا از پیشنهاد من نفرت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She returned her opponent's serve with contemptuous ease.
[ترجمه گوگل]او با سهولت تحقیرآمیز سرویس حریف را برگرداند
[ترجمه ترگمان]او با احساس تحقیر آمیز به حریف خود برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She gave a contemptuous little laugh.
13. He threw it away with a contemptuous gesture.
[ترجمه گوگل]با یک حرکت تحقیرآمیز آن را دور انداخت
[ترجمه ترگمان]با حرکتی حاکی از تحقیر آن را دور انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Canete's mouth twisted in a contemptuous sneer.
[ترجمه گوگل]دهان کانته در یک تمسخر تحقیرآمیز پیچید
[ترجمه ترگمان]دهان Canete با پوزخندی حاکی از تحقیر درهم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She gave him a contemptuous look.
[ترجمه گوگل]نگاهی تحقیرآمیز به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی تحقیر آمیز به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید