contemn

/kənˈtem//kənˈtem/

معنی: خوار شمردن، حقیر شمردن
معانی دیگر: (ادبی) تحقیر کردن، خوار و خفیف شمردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: contemns, contemning, contemned
مشتقات: contemnible (adj.)
• : تعریف: to view or treat with contempt; despise; loathe.
مشابه: despise, disdain, scorn

جمله های نمونه

1. Crafty men contemn studies, simple men admire them, and wise men use them.
[ترجمه گوگل]مردان حیله گر به مطالعه تحقیر می کنند، مردان ساده آنها را تحسین می کنند و خردمندان از آنها استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مردان ساده لوح مطالعه می کنند، مردان ساده آن ها را تحسین می کنند، و مردان عاقل از آن ها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you despise my laws, and contemn my judgments so as not to do those things which are appointed by me, and to make void my covenant.
[ترجمه گوگل]اگر قوانین من را تحقیر می کنید و احکام من را تحقیر می کنید تا آنچه را که من تعیین کرده ام انجام ندهید و عهد مرا باطل نکنید
[ترجمه ترگمان]اگر قوانین من را تحقیر کنی و قضاوت من را حقیر بدانی که نباید این چیزها را برای من تعیین کنی و این پیمان را باطل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wherefore doth the wicked contemn God? he hath said in his heart, Thou wilt not require it.
[ترجمه گوگل]چرا شریر خدا را تحقیر می کند؟ او در دل خود گفته است: تو آن را نمی خواهی
[ترجمه ترگمان]پس خدا را چه می کند؟ در دل گفت: تو به آن احتیاجی نخواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wicked contemn God.
[ترجمه گوگل]بدکاران خدا را تحقیر می کنند
[ترجمه ترگمان]خدای من! خدای من!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because it is a trial, and what if the sword contemn even the rod? it shall be no more, saith the Lord GOD.
[ترجمه گوگل]زیرا این یک آزمایش است، و اگر شمشیر حتی عصا را هم تحقیر کند چه؟ خداوند یهوه می گوید که دیگر نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]چون این یک محاکمه است و اگر شمشیر حتی چوب را هم بیندازد چی؟ این دیگر چیزی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because it is a trial, and what if the sword contemn even the rod?
[ترجمه گوگل]زیرا این یک آزمایش است، و اگر شمشیر حتی عصا را هم تحقیر کند چه؟
[ترجمه ترگمان]چون این یک محاکمه است و اگر شمشیر حتی چوب را هم بیندازد چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the rich is immoral, you love his or her money, hate and contemn him or her.
[ترجمه گوگل]وقتی ثروتمند بداخلاق است، شما پول او را دوست دارید، از او متنفر هستید و او را تحقیر می کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی ثروتمند ازدواج می کند، تو یا پول او را دوست داری و یا او را سرزنش می کنی و یا او را سرزنش می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوار شمردن (فعل)
disdain, scorn, despise, contemn

حقیر شمردن (فعل)
despise, contemn

انگلیسی به انگلیسی

• despise, treat with contempt

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : contemn
اسم ( noun ) : contempt
صفت ( adjective ) : contemptible / contemptuous
قید ( adverb ) : contemptibly / contemptuously
...
[مشاهده متن کامل]

❗️نکته: دوستان عزیز دقت کنید که فعلِ contemn یک فعل منسوخ است و دیگر در انگلیسی امروزه استفاده نمی شود اما اسم، صفت ها و قید های آن به طور کاملا رایج مورد استفاده قرار می گیرند

به دیدهٔ تحقیر نگریستن

بپرس