1. a consuming interest in (postal) stamps
علاقه ی وسواس گونه ای به تمبر (پست)
2. the construction of airplanes is time- consuming
ساختن هواپیما وقت گیر است.
3. It's just very time consuming to get such a large quantity of data.
[ترجمه بهار] برای به دست آوردن این مقدار زیاد از اطلاعات زمان زیادی صرف شده|
[ترجمه نادر] برای گرفتن این حجم اطلاعات زمان زیادی صرف شده است.|
[ترجمه گوگل]دریافت چنین حجم زیادی از داده ها بسیار زمان بر است[ترجمه ترگمان]خیلی زمان است که مقدار زیادی از داده ها را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Going to court can be an expensive, time consuming and gut wrenching experience that is best avoided.
[ترجمه گوگل]مراجعه به دادگاه می تواند تجربه ای پرهزینه، وقت گیر و دردسرساز باشد که بهتر است از آن اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]رفتن به دادگاه می تواند یک تجربه دردناک، وقت گیر و گیر باشد که بهتر است از آن اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتن به دادگاه می تواند یک تجربه دردناک، وقت گیر و گیر باشد که بهتر است از آن اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Running is a consuming passion with him.
[ترجمه me] دویدن علاقه شدید اوست|
[ترجمه گوگل]دویدن برای او یک اشتیاق تمام عیار است[ترجمه ترگمان]دویدن علاقه شدیدی به او دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Anton has a consuming passion for science fiction.
[ترجمه گوگل]آنتون علاقه شدیدی به داستان های علمی تخیلی دارد
[ترجمه ترگمان]آنتون علاقه شدیدی به ادبیات علمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنتون علاقه شدیدی به ادبیات علمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Building model trains is his consuming passion.
[ترجمه گوگل]ساخت قطارهای مدل شور و شوق مصرف کننده اوست
[ترجمه ترگمان]ساخت مدل ساختمان شور و اشتیاق مصرف او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساخت مدل ساختمان شور و اشتیاق مصرف او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has developed a consuming passion for chess.
[ترجمه گوگل]او علاقه شدیدی به شطرنج پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]او علاقه شدیدی به شطرنج ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او علاقه شدیدی به شطرنج ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was consuming his final libation.
[ترجمه گوگل]او در حال خوردن سبد آخر خود بود
[ترجمه ترگمان]او داشت آخرین libation را مصرف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او داشت آخرین libation را مصرف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sulphide ores tend to oxidise in aerobic conditions, consuming oxygen and releasing carbon dioxide.
[ترجمه گوگل]کانه های سولفیدی تمایل دارند در شرایط هوازی اکسید شوند و اکسیژن مصرف می کنند و دی اکسید کربن آزاد می کنند
[ترجمه ترگمان]او رک ها در شرایط هوازی، مصرف اکسیژن و آزاد کردن دی اکسید کربن تمایل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رک ها در شرایط هوازی، مصرف اکسیژن و آزاد کردن دی اکسید کربن تمایل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bogdanovich is fortunate that his consuming interest and his job are one and the same.
[ترجمه گوگل]بوگدانوویچ خوش شانس است که علاقه مصرفی و شغلش یکی است
[ترجمه ترگمان]Bogdanovich خوش شانس است که علاقه consuming و شغلش یکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Bogdanovich خوش شانس است که علاقه consuming و شغلش یکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Here, a single 90-minute video consuming over 100 gigabytes of storage space must be distributed to a large number of consumers.
[ترجمه گوگل]در اینجا، یک ویدیوی 90 دقیقه ای که بیش از 100 گیگابایت فضای ذخیره سازی مصرف می کند باید بین تعداد زیادی از مصرف کنندگان توزیع شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک ویدئوی ۹۰ دقیقه ای مصرف بیش از ۱۰۰ گیگابایت فضای ذخیره سازی باید به تعداد زیادی از مصرف کنندگان توزیع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک ویدئوی ۹۰ دقیقه ای مصرف بیش از ۱۰۰ گیگابایت فضای ذخیره سازی باید به تعداد زیادی از مصرف کنندگان توزیع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A system that is too complex and time consuming encourages errors, undermines enthusiasm and can wreck potentially effective intervention plans.
[ترجمه گوگل]سیستمی که بیش از حد پیچیده و زمانبر است، اشتباهات را تشویق میکند، اشتیاق را تضعیف میکند و میتواند برنامههای مداخله موثر بالقوه را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]سیستمی که بیش از حد پیچیده و وقت گیر است باعث ایجاد خطا می شود، شور و شوق را تضعیف می کند و می تواند طرح های مداخله ای موثر بالقوه را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستمی که بیش از حد پیچیده و وقت گیر است باعث ایجاد خطا می شود، شور و شوق را تضعیف می کند و می تواند طرح های مداخله ای موثر بالقوه را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Walker had been consuming news space like a movie star in a fever of insecurity.
[ترجمه گوگل]واکر فضای خبری را مانند یک ستاره سینما در تب ناامنی مصرف می کرد
[ترجمه ترگمان]واکر در حال استفاده از فضای خبر مانند یک ستاره سینما در تب نا امنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واکر در حال استفاده از فضای خبر مانند یک ستاره سینما در تب نا امنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It can be very time consuming and it often depends on unstructured verbal communication because of this.
[ترجمه گوگل]این می تواند بسیار وقت گیر باشد و به همین دلیل اغلب به ارتباطات کلامی بدون ساختار بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]این می تواند بسیار وقت گیر باشد و اغلب به ارتباط کلامی بدون ساختار بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این می تواند بسیار وقت گیر باشد و اغلب به ارتباط کلامی بدون ساختار بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید