consultative

/kənˈsəltətɪv//kənˈsʌltətɪv/

معنی: مشورتی، مشاورهای، شورایی، کنکاشی
معانی دیگر: کنکاشی (consultatory هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: consultatively (adv.)
• : تعریف: advisory.
مشابه: advisory

- He attended the meeting in a consultative capacity.
[ترجمه گوگل] وی به صورت مشورتی در این جلسه حضور یافت
[ترجمه ترگمان] او در این نشست در یک مقام مشاوره ای شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a consultative group
گروه کنکاشگر (مشورتی)

2. She works for the firm in a consultative capacity.
[ترجمه گوگل]او به عنوان مشاور در این شرکت کار می کند
[ترجمه ترگمان]او برای شرکت در یک ظرفیت مشاوره ای کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has joined the team in a consultative role.
[ترجمه گوگل]او در نقش مشاوره ای به تیم ملحق شده است
[ترجمه ترگمان]او در نقش مشورتی خود به این تیم پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The consultative paper was widely circulated and was received with mixed feelings.
[ترجمه گوگل]مقاله مشورتی به طور گسترده منتشر شد و با احساسات متفاوتی مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این روزنامه مشورتی به طور گسترده ای انتشار یافت و با احساسات متفاوتی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They saw themselves as having a consultative decision-making style, using relatively loose follow-up, and being very open to persuasion.
[ترجمه گوگل]آنها خود را دارای سبک تصمیم گیری مشورتی می دانستند که از پیگیری نسبتاً ضعیف استفاده می کردند و برای متقاعدسازی بسیار باز هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها خودشان را به عنوان داشتن سبک تصمیم گیری مشورتی، با استفاده از پی گیری نسبتا آزاد و برای متقاعد کردن بسیار باز می دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. First it will examine the consultative arrangements which exist between a number of key government agencies and representative bodies.
[ترجمه گوگل]ابتدا ترتیبات مشاوره ای را که بین تعدادی از سازمان های دولتی کلیدی و نهادهای نمایندگی وجود دارد بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در ابتدا ترتیبات شورای مشورتی که بین تعدادی از ادارات دولتی و هیات های نمایندگی وجود دارد را مورد بررسی قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, lengthy and complex consultative committees can hinder revision and make for a slowly changing scheme.
[ترجمه گوگل]با این حال، کمیته‌های مشورتی طولانی و پیچیده می‌توانند مانع بازنگری شوند و یک طرح به آرامی در حال تغییر را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال کمیته های مشاوره طولانی و پیچیده می توانند مانع بازبینی شوند و طرح تغییر کند را ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Staff were asked to distribute the consultative paper to members for views and comments.
[ترجمه گوگل]از کارکنان خواسته شد که مقاله مشورتی را بین اعضا برای نظرات و نظرات توزیع کنند
[ترجمه ترگمان]از کارکنان خواسته شد تا مقاله مشورتی را به اعضا جهت نظرات و نظرات تقسیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A consultative approach is therefore inherently more restricted and theoretically more committed concerning the relationship between knowledge sources in anaphor resolution.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک رویکرد مشورتی ذاتاً محدودتر و به لحاظ نظری در رابطه با رابطه بین منابع دانش در حل آنافور متعهدتر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک رویکرد مشاوره ای ذاتا محدودتر شده و از لحاظ نظری بیشتر در رابطه با رابطه بین منابع دانش در قطعنامه anaphor متعهد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two years ago a consultative document from the Inland Revenue proposed that the loan-back be limited to 25 percent.
[ترجمه گوگل]دو سال پیش یک سند مشورتی از درآمد داخلی پیشنهاد کرد که بازپرداخت وام به 25 درصد محدود شود
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش یک سند مشورتی از سوی درآمد داخلی پیشنهاد کرد که این وام به ۲۵ درصد محدود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nowadays Edith fulfils a more consultative role, but as ever, is always ready to give support and help when needed.
[ترجمه گوگل]امروزه ادیت نقش مشاوره ای بیشتری را ایفا می کند، اما مانند همیشه، همیشه آماده است تا در صورت نیاز، پشتیبانی و کمک کند
[ترجمه ترگمان]امروزه ادیث به نقش مشاوره ای تری عمل می کند، اما همیشه آماده است که در زمان مورد نیاز حمایت و کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now Mr Fallon is preparing a consultative document so the Churches can comment before the new rules for capital funding are finalised.
[ترجمه گوگل]اکنون آقای فالون در حال آماده سازی یک سند مشورتی است تا کلیساها بتوانند قبل از نهایی شدن قوانین جدید برای تأمین مالی سرمایه اظهار نظر کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون آقای فالون در حال آماده سازی یک سند مشاوره ای است تا کلیساها بتوانند قبل از اینکه قوانین جدید مربوط به سرمایه گذاری سرمایه نهایی شوند، اظهار نظر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The consultative document had an explosive effect when dropped among the profession.
[ترجمه گوگل]سند مشورتی وقتی در میان این حرفه قرار گرفت، تأثیر انفجاری داشت
[ترجمه ترگمان]این سند مشورتی هنگام سقوط در میان این حرفه اثر انفجاری داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Copies of the consultative paper, price £ are available from the above address.
[ترجمه گوگل]رونوشت مقاله مشاوره قیمت 📞 از آدرس فوق موجود می باشد
[ترجمه ترگمان]نسخه های این مقاله مشورتی، قیمت آن از آدرس بالا در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشورتی (صفت)
advisory, deliberative, consultative

مشاوره ای (صفت)
consultative

شورایی (صفت)
consultative

کنکاشی (صفت)
consultative

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to consultation; advisory
a consultative committee or document is formed or written in order to give advice about something; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : consult
✅️ اسم ( noun ) : consultation / consultant / consultancy / consulting
✅️ صفت ( adjective ) : consultative / consulting
✅️ قید ( adverb ) : _
قابل مشورت بودن، کسی که می شود از او مشاوره گرفت یا با او مشورت کرد.
شورا
مثل عبارت
The Islamic Consultative Assembly
مجلس شواری اسلامی
شوراگونه

بپرس