1. The constructionist accounts also stress the central role of language and communication in the social process of knowledge.
[ترجمه گوگل]گزارشهای ساختگرا نیز بر نقش محوری زبان و ارتباطات در فرآیند اجتماعی دانش تأکید میکنند
[ترجمه ترگمان]حساب های constructionist همچنین بر نقش محوری زبان و ارتباطات در فرآیند اجتماعی دانش تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. So the social constructionist psychology insists that the envy is aroused by the social circumstances.
[ترجمه گوگل]بنابراین روانشناسی ساختگرای اجتماعی اصرار دارد که حسادت ناشی از شرایط اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین روان شناسی constructionist اجتماعی اصرار دارد که حسد در شرایط اجتماعی برانگیخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The social constructionist psychology is an application of the social constructionism in psychology as a new social science study pattern.
[ترجمه گوگل]روانشناسی ساختگرای اجتماعی، کاربرد ساختگرایی اجتماعی در روانشناسی بهعنوان الگوی جدید مطالعات علوم اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]روان شناسی constructionist اجتماعی کاربرد روان شناسی اجتماعی در روان شناسی به عنوان یک الگوی جدید مطالعه علوم اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is a constructionist approach to learning: the children are given the phonic tools to construct and sound out new words by themselves.
[ترجمه گوگل]این یک رویکرد ساختگرایانه برای یادگیری است: به کودکان ابزارهای آوایی داده میشود تا خودشان کلمات جدید بسازند و به صدا درآورند
[ترجمه ترگمان]این رویکرد constructionist برای یادگیری است: به کودکان ابزار phonic برای ساخت و صدا کردن کلمات جدید توسط خودشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Under the guidance of Constructionist, mathematical education software are facing great reformation.
[ترجمه گوگل]نرم افزارهای آموزش ریاضی تحت هدایت Constructionist با اصلاحات بزرگی روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]تحت هدایت of، نرم افزار آموزشی ریاضی با اصلاح زیادی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cultural constructionist psychology as the outcome and part of postmodern cultural thoughts, has developed the cultural ideology in psychology.
[ترجمه گوگل]روانشناسی ساختگرای فرهنگی بهعنوان پیامد و بخشی از اندیشههای فرهنگی پست مدرن، ایدئولوژی فرهنگی را در روانشناسی توسعه داده است
[ترجمه ترگمان]روانشناسی constructionist فرهنگی به عنوان نتیجه و بخشی از تفکرات فرهنگی فرامدرن، ایدئولوژی فرهنگی را در روان شناسی توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Learning and development are guided using a social constructionist philosophy.
[ترجمه گوگل]یادگیری و توسعه با استفاده از فلسفه ساختگرایی اجتماعی هدایت میشوند
[ترجمه ترگمان]یادگیری و توسعه با استفاده از یک فلسفه constructionist اجتماعی هدایت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The idea of Constructionist will place a great effect on middle school mathematical education as well as computer-aid mathematical education in a long length.
[ترجمه گوگل]ایده Constructionist تاثیر زیادی بر آموزش ریاضی دوره راهنمایی و همچنین آموزش ریاضی با کمک کامپیوتر در طولانی مدت خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]ایده of تاثیر زیادی بر آموزش ریاضی دبیرستان و همچنین آموزش ریاضی در طول مدت طولانی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The cool-headed constructionist does not also come across with lively characters, sharp dialogue, a sense of pace and an acute use of observed detail.
[ترجمه گوگل]سازهنگار خونسرد با شخصیتهای پر جنب و جوش، دیالوگهای تند، حس سرعت و استفاده شدید از جزئیات مشاهدهشده مواجه نمیشود
[ترجمه ترگمان]The با سطح خنک نیز با شخصیت های زنده، گفتگوی تیز، حس سرعت و استفاده دقیق از جزئیات مشاهده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was a strict constructionist.
11. The results show that the superordinate goal inference is constructed on-line in reading. They support the constructionist theory.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان میدهد که استنتاج هدف فوقالعاده به صورت آنلاین در خواندن ساخته میشود آنها از نظریه ساخت گرایی حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که استنتاج هدف superordinate بر روی خط خواندن ساخته شده است آن ها از نظریه constructionist حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On the issue of information integration in text-reading, there are minimalist hypothesis theory, memory-based text processing view and constructionist theory.
[ترجمه گوگل]در مورد موضوع یکپارچه سازی اطلاعات در خواندن متن، نظریه فرضیه حداقلی، دیدگاه پردازش متن مبتنی بر حافظه و نظریه ساخت گرایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مساله ادغام اطلاعات در مطالعه متن، نظریه فرضیه حداقل گرا، نظریه پردازش متن مبتنی بر حافظه و نظریه constructionist وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Connectionist and behaviorist cognitive psychology succeed and advance the fundamental principles of scientism, while constructionist cognitive psychology absorbs the ideas of post-modernism.
[ترجمه گوگل]روانشناسی شناختی پیوندگرا و رفتارگرا موفق می شود و اصول بنیادی علم گرایی را پیش می برد، در حالی که روانشناسی شناختی ساختگرا ایده های پست مدرنیسم را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]روان شناسی شناختی Connectionist و behaviorist به موفقیت و پیشرفت اصول بنیادین of دست می یابند، در حالی که روان شناسی شناختی constructionist، ایده های پست مدرن را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hall emphasized the semiotic and the discursive approaches in the constructionist approach to"representation".
[ترجمه گوگل]هال بر رویکردهای نشانهشناختی و گفتمانی در رویکرد ساختگرایی به «بازنمایی» تأکید داشت
[ترجمه ترگمان]هال بر این semiotic و رویکردهای قیاسی در رویکرد constructionist به \"نمایش\" تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید