constrainedly

/kənˈstreɪnədli//kənˈstreɪnədli/

بزور

جمله های نمونه

1. And the antifriction bearing (1 is radially and constrainedly installed through a pressing cooperation, thereby the ball (2 no longer jump out of the bearing (
[ترجمه گوگل]و یاتاقان ضد اصطکاک (1 به صورت شعاعی و محدود از طریق یک همکاری پرس نصب می شود، در نتیجه توپ (2 دیگر از یاتاقان نمی پرد)
[ترجمه ترگمان]و جریان antifriction (۱)به صورت شعاعی و constrainedly از طریق یک هم کاری فشرده نصب می شود و در نتیجه توپ (۲)دیگر از وضعیت خارج نمی شود (شکل ۲)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finished a lesson to children constrainedly, the preparation before sitting to the table takes medicine. . .
[ترجمه گوگل]به پایان رسید یک درس به کودکان محدود، آماده سازی قبل از نشستن سر میز دارو نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]درس خواندن برای کودکان constrainedly، آماده سازی پیش از نشستن روی میز دارو را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Very constrainedly, she agreed a young doctor to operate on her.
[ترجمه گوگل]او به شدت با یک دکتر جوان موافقت کرد که او را عمل کند
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که یک دکتر جوان در راه فعالیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She pins internal heat constrainedly, twist a head to ask again advocate the surname of book wife.
[ترجمه گوگل]او گرمای درونی خود را محدود می‌کند، سرش را می‌پیچاند تا نام خانوادگی همسر کتاب را از مدافع بپرسد
[ترجمه ترگمان]او constrainedly داخلی را سنجاق می کند، و یک سر را خم می کند تا دوباره از نام خانوادگی زن کتاب حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although bridegroom is already dog-tired, but mix again constrainedly bridal nimbus, bend over tiredly this motionless on the bed.
[ترجمه گوگل]اگر چه داماد از قبل خسته شده است، اما دوباره به صورت محدود و محدود عروس را مخلوط کنید، با خستگی روی این بی حرکت روی تخت خم شوید
[ترجمه ترگمان]هر چند داماد از قبل از سگ خسته شده است، اما دوباره به حرکت ادامه می دهد و با خستگی این همه بی حرکت را روی تخت خم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This and no indication its just weak person of act, Constrainedly hidden will makes illness feeling comeback further adagio.
[ترجمه گوگل]این و هیچ نشانه‌ای از عملکرد ضعیف آن نیست، اراده پنهان محدود باعث می‌شود که بیماری بیشتر احساس بازگشت کند
[ترجمه ترگمان]این و هیچ نشانه ای از آن فرد ضعیف عمل نمی کند، constrainedly پنهان باعث می شود که بیماری احساس بیماری به این adagio برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper introduces several typical structures of HCB and expatiate on the principle of naturally current commutating and constrainedly current commutating.
[ترجمه گوگل]این مقاله چندین ساختار معمولی HCB را معرفی می‌کند و بر اساس اصل جابجایی جریان طبیعی و جابجایی جریان محدود توضیح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله چندین ساختار معمول of و expatiate را در اصل of جریان طبیعی و constrainedly فعلی معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a forced or artificial manner, restrainedly

پیشنهاد کاربران

بپرس