constitutive

/kənˈstɪtjʊtɪv//kənˈstɪtjʊtɪv/

معنی: ترکیب کننده، تشکیل دهنده
معانی دیگر: ساختاری، سرشتی، ساختمندی، (دارای اختیار قانون گذاری و انتصاب و تاسیس) مقننه و مجریه، تام الاختیار، مقوم، اساسی، اصلی، بنیادی، شالودین، سازنده، سازا، مایه، ساختمانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: constitutively (adv.)
(1) تعریف: essential; constituent.

- Milk is a constitutive element of cheese.
[ترجمه گوگل] شیر یک عنصر سازنده پنیر است
[ترجمه ترگمان] شیر یک عنصر تشکیل دهنده پنیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having the power to institute or sanction.

جمله های نمونه

1. constitutive equations
معادله های ساختمندی

2. a constitutive property of all electrolytes
خصوصیات ساختمانی همه ی الکترولیت ها

3. Poverty is a constitutive element of a particular form of economic growth as much as it is a product of economic recession.
[ترجمه گوگل]فقر به همان اندازه که محصول رکود اقتصادی است، عنصر سازنده شکل خاصی از رشد اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]فقر عنصر اساسی یک شکل خاص از رشد اقتصادی است، به همان اندازه که محصول رکود اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The presented constitutive model and developed integration general purpose FE program MARC by user subroutine HYPELA.
[ترجمه گوگل]مدل سازنده ارائه شده و برنامه MARC FE با هدف کلی ادغام توسط کاربر زیر روال HYPELA توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]مدل تشکیل دهنده ارایه شده و برنامه عمومی یکپارچه سازی هدف کلی، \"مارک by\" توسط کاربر زیر روال کاربر ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps constitutive equation has to be fortified by experimental evidence.
[ترجمه گوگل]شاید معادله سازنده باید با شواهد تجربی تقویت شود
[ترجمه ترگمان]شاید معادله بنیادی باید توسط شواهد تجربی تقویت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then, the formula of viscoelastic integral relaxation constitutive relation is educed and applied to the program.
[ترجمه گوگل]سپس، فرمول رابطه سازنده آرامش انتگرال ویسکوالاستیک آموزش داده شده و به برنامه اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]سپس، فرمول of integral relaxation ویسکوالاستیک relation و برای این برنامه کاربردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its constitutive requirements should include: divorce, damages, delictum, causality between divorce and damages.
[ترجمه گوگل]الزامات تشکیل دهنده آن باید عبارتند از: طلاق، خسارت، اخلال، علیت بین طلاق و خسارت
[ترجمه ترگمان]الزامات تشکیل دهنده آن باید شامل: طلاق، خسارت، delictum، علیت بین طلاق و خسارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The constitutive expression vector of the present invention is inducible plasmid vector with regulating gene eliminated or deleted.
[ترجمه گوگل]ناقل بیان سازنده اختراع حاضر، ناقل پلاسمید القایی با ژن تنظیم کننده حذف یا حذف شده است
[ترجمه ترگمان]بردار بیان بنیادی اختراع موجود، بردار پلاسمید inducible با تنظیم ژن حذف شده یا حذف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chapter 2 discusses constitutive requirements of the victim's promise. "
[ترجمه گوگل]فصل 2 الزامات سازنده قول قربانی را مورد بحث قرار می دهد "
[ترجمه ترگمان]فصل ۲ الزامات بنیادی وعده قربانی را مورد بحث قرار می دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The classic plastic constitutive relation, multi-yield surface constitutive relation and over-stress viscoplastic constitutive relation are a special example of this constitutive relation.
[ترجمه گوگل]رابطه سازنده پلاستیک کلاسیک، رابطه سازنده سطح چند تسلیم و رابطه سازنده ویسکوپلاستیک بیش از حد تنش نمونه خاصی از این رابطه سازنده است
[ترجمه ترگمان]رابطه بنیادی پلاستیک بتن کلاسیک، رابطه بنیادی چند سطحی و رابطه تشکیل دهنده تنش (ویسکوپلاستیک)یک نمونه خاص از این رابطه بنیادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The suitability of the novel 5parameter timedependent constitutive equation to the characterization of blood viscoelasticity and thixotropy has been studied in detail.
[ترجمه گوگل]مناسب بودن معادله ساختاری وابسته به زمان 5 پارامتری جدید برای توصیف ویسکوالاستیسیته خون و تیکسوتروپی به تفصیل مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مناسب بودن فرمول ساختاری ۵ پارامتر novel برای توصیف خصوصیات خون viscoelasticity و thixotropy به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The act according with constitutive requirements has illegality under common circumstance.
[ترجمه گوگل]عمل مطابق با الزامات اساسی در شرایط عادی غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]عمل مطابق با الزامات بنیادی، تحت شرایط عمومی غیرقانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Under the assumption of equivalent strain a damage constitutive model is established based on Mohr - Coulomb criterion.
[ترجمه گوگل]با فرض کرنش معادل، یک مدل سازنده آسیب بر اساس معیار Mohr - Coulomb ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]تحت فرض کرنش معادل یک مدل ساختاری آسیب براساس معیار مور - کولمب پایه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the same time, the concrete nonlinear constitutive relation and multiaxial.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، رابطه سازنده غیر خطی بتن و چند محوری
[ترجمه ترگمان]در عین حال، رابطه بنیادی غیر خطی بتون و multiaxial وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Finally, boundary conditions and constitutive equations which satisfy the principle of objectivity are obtained for polarizable and magnetizable thermo-elastic solids.
[ترجمه گوگل]در نهایت، شرایط مرزی و معادلات سازنده که اصل عینیت را برآورده می‌کنند برای جامدات ترمو-الاستیک قابل قطبش و مغناطیسی به دست می‌آیند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، شرایط مرزی و معادلات ساختاری که اصل بی طرفی را برآورده می کنند برای جامدات polarizable و magnetizable thermo به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترکیب کننده (صفت)
constitutive

تشکیل دهنده (صفت)
fundamental, constitutive

تخصصی

[برق و الکترونیک] ساختاری، تشکیل دهنده

انگلیسی به انگلیسی

• elementary, fundamental

پیشنهاد کاربران

پیوسته
پایه گذار، بنیاد گذار
قوام بخش
مقوم
constitutive secretion:ترشح ساختاری
بنیادی، اصلی، اساسی
Constitutive Equation
معادله بنیادی
ساختاری
constitutive relation همان راوبط محیطی هستندکه در مغناطیس آن ها را با میو، سیگما و اپسیلون میشناسیم.
constitutive equation : معادله رفتاری

بپرس