constance

/ˈkɑːnstəns//ˈkɒnstəns/

اسم خاص مونث

جمله های نمونه

1. Constance doesn't have a way with words like you do.
[ترجمه گوگل]کنستانس با کلماتی مثل شما راهی ندارد
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"هیچ راهی نداره که با کلمات مثل تو حرف بزنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thinking of the austere rations back in Britain, Constance was uneasy at such luxury.
[ترجمه گوگل]کنستانس با فکر کردن به جیره‌های سخت در بریتانیا، از چنین تجملاتی ناراحت بود
[ترجمه ترگمان]با فکر کردن به جیره غذایی که در بریتانیا بود، از چنین تجمل و تجملات ناراحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Constance never forgot standing in front of one on the main staircase.
[ترجمه گوگل]کنستانس هرگز ایستادن در مقابل یکی در راه پله اصلی را فراموش نکرد
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"هیچوقت جلوی یکی از پله های اصلی رو یادش نمی رفت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although flattered by his interest, Constance was not overwhelmed.
[ترجمه گوگل]اگر چه کنستانس از علاقه اش متملق بود، اما غرق نشد
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"، با اینکه با توجه به علاقه ای که داشت، تحت تاثیر قرار نگرفته بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Constance and Will loved going for walks together.
[ترجمه گوگل]کنستانس و ویل دوست داشتند با هم پیاده روی کنند
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"و\" ویل \"دوست داشتن باهم قدم بزنن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She welcomed Constance for her weekly lesson with genuine warmth.
[ترجمه گوگل]او از کنستانس برای درس هفتگی خود با گرمی واقعی استقبال کرد
[ترجمه ترگمان]او از کنست انس برای درس هفتگی خود با گرمی واقعی استقبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Constance heard the crack of his skull and his cry of pain.
[ترجمه گوگل]کنستانس صدای ترک خوردن جمجمه و فریاد دردش را شنید
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"صدای شکستگی جمجمه و گریه هاش رو شنید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Constance had been there just under three weeks when she was called into the fitting room by the vendeuse.
[ترجمه گوگل]کنستانس کمتر از سه هفته در آنجا بود که توسط فروشنده به اتاق اتصال فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"فقط سه هفته بود که\" کنستنس \"تو اتاق\" vendeuse \"تماس گرفته بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Miss Hatherby showed Constance the treasures of the house.
[ترجمه گوگل]خانم هادربی گنجینه های خانه را به کنستانس نشان داد
[ترجمه ترگمان]میس Hatherby گنجینه های خانه را به من نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Constance found him repulsive and she knew immediately that he was dangerous.
[ترجمه گوگل]کنستانس او ​​را نفرت انگیز یافت و بلافاصله متوجه شد که خطرناک است
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"اونو نفرت انگیز پیدا کرد و فورا فهمید که اون خطرناکه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now Constance began to put on an act.
[ترجمه گوگل]حالا کنستانس شروع به انجام دادن کرد
[ترجمه ترگمان]حالا \"کنستنس\" شروع کرد به بازی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It met at Constance in November 1414 and Pope John was deposed.
[ترجمه گوگل]در نوامبر 1414 در کنستانس تشکیل شد و پاپ جان خلع شد
[ترجمه ترگمان]در نوامبر سال ۱۴۱۴ در کنست انس گرفت و پاپ جان از سلطنت خلع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As they walked down the drive, Constance was surprised at how cool it was under the pines.
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها در رانندگی پایین می رفتند، کنستانس از اینکه چقدر هوا زیر کاج ها خنک است شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]وقتی از اتومبیل پیاده شدند، کنست انس از اینکه چقدر زیر درختان صنوبر بود تعجب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Constance found Nicky more attractive as the days passed with no word from or of him.
[ترجمه گوگل]کنستانس نیکی را جذاب‌تر می‌دید که روزها بدون هیچ خبری از او یا از او می‌گذشتند
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"بیشتر از روزه ای گذشته\" نیکی \"،\" نیکی \"رو جذاب و جذاب پیدا کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Constance, in a few words, had insulted his dignity, his pride, his sense of exclusiveness, his manhood.
[ترجمه گوگل]کنستانس، در چند کلمه، به حیثیت، غرور، حس انحصار طلبی، مردانگی او توهین کرده بود
[ترجمه ترگمان]کنستنس \"، با چند کلمه، از غرور و غرور و sense و exclusiveness و مردانگی او توهین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female first name; city in western germany; lake in western europe

پیشنهاد کاربران

بپرس