conspiracy of silence

جمله های نمونه

1. There is a conspiracy of silence about what is happening .
[ترجمه گوگل]توطئه سکوت در مورد آنچه اتفاق می افتد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه توطئه در مورد اتفاقی که داره میفته وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's often a conspiracy of silence surrounding bullying in schools.
[ترجمه گوگل]اغلب یک توطئه سکوت در مورد قلدری در مدارس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اغلب توطئه ای برای سکوت و قلدری در مدارس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is a conspiracy of silence about the killer .
[ترجمه گوگل]توطئه سکوت در مورد قاتل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه توطئه برای قاتل وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then, there is the conspiracy of silence which is part of the legacy of Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]سپس، توطئه سکوت است که بخشی از میراث ایرلند شمالی است
[ترجمه ترگمان]سپس توطئه ای در دست است که بخشی از میراث ایرلند شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes children need to break the conspiracy of silence.
[ترجمه گوگل]گاهی کودکان نیاز دارند توطئه سکوت را بشکنند
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها بچه ها باید توطئه سکوت رو به هم بزنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There has been a conspiracy of silence about violations of regulations.
[ترجمه گوگل]توطئه سکوت در مورد نقض مقررات وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]توطئه ای در مورد نقض مقررات اتفاق افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a conspiracy of silence about what is happening, says Christina Hardyment That's entertainment.
[ترجمه گوگل]کریستینا هاردیمن می‌گوید که یک توطئه سکوت در مورد آنچه اتفاق می‌افتد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کریستینا Hardyment می گوید: یک توطئه برای سکوت در مورد آنچه اتفاق می افتد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The conspiracy of silence about teenage sexuality had many results.
[ترجمه گوگل]توطئه سکوت در مورد تمایلات جنسی نوجوانان نتایج بسیاری داشت
[ترجمه ترگمان]توطئه سکوت در مورد تمایلات جنسی نوجوانان نتایج بسیاری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is usually a deliberate conspiracy of silence around it, which draw away attention.
[ترجمه گوگل]معمولاً یک توطئه عمدی سکوت در اطراف آن وجود دارد که توجه را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]معمولا یک توطئه عمدی در اطراف آن وجود دارد که توجه دیگران را جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Detectives have run into a conspiracy of silence in the tight-knit communities of the peninsula.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان با یک توطئه سکوت در جوامع فشرده شبه جزیره مواجه شده اند
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان در یک توطئه سکوت در جوامع سفت و سخت شبه جزیره شرکت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a conspiracy of silence about police brutality.
[ترجمه گوگل]توطئه سکوت در مورد خشونت پلیس وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یه توطئه برای خشونت در مورد خشونت پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Stage 1 is the conspiracy of silence.
[ترجمه گوگل]مرحله 1 توطئه سکوت است
[ترجمه ترگمان]مرحله اول صحنه سکوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The overall effect is precisely the same as if there were an organised conspiracy of silence among churchmen.
[ترجمه گوگل]تأثیر کلی دقیقاً همان است که اگر یک توطئه سازمان یافته سکوت در میان کلیساها وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تاثیر کلی آن دقیقا مثل این است که یک توطئه سازمان یافته برای سکوت میان روحانیان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The whole thing sometimes appears such an enigma that there might almost have been a conspiracy of silence.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات همه چیز چنان معمایی به نظر می رسد که تقریباً ممکن است یک توطئه سکوت وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همه چیز گاهی چنان به نظر می رسد که ممکن است توطئه ای از سکوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• secret agreement to keep silent on an issue or occurrence

پیشنهاد کاربران

توطئه سکوت.
رفتار گروهی از افراد در اندازه های مختلف از یک گروه کوچک همکاران تا یک گروه بزرگ ملی را توصیف می کند که در آن به صورت با اجماع ناگفته ای در مورد یک خاص یا صحبت نمی کنند یا آن را نادیده می گیرند. ریشه این عمل ممکن است انتفاع جمعی یا همبستگی گروه یا ترس از بازخوردهای اجتماعی و سیاسی باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
A conspiracy of silence, or culture of silence, describes the behavior of a group of people of some size, as large as an entire national group or profession or as small as a group of colleagues, that by unspoken consensus does not mention, discuss, or acknowledge a given subject
مترادف:
culture of silence

توطئه سکوت

بپرس