1. Local women were conspicuously absent from the meeting.
[ترجمه گوگل]زنان محلی به طور آشکار در جلسه غایب بودند
[ترجمه ترگمان]زنان محلی آشکارا از جلسه غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان محلی آشکارا از جلسه غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Local people were conspicuously absent from the meeting.
[ترجمه گوگل]مردم محلی به طور آشکار در این جلسه غایب بودند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی آشکارا از جلسه غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم محلی آشکارا از جلسه غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Women were conspicuously absent from the planning committee.
[ترجمه گوگل]زنان به طور آشکار در کمیته برنامه ریزی غایب بودند
[ترجمه ترگمان]زنان از کمیته برنامه ریزی آشکارا غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنان از کمیته برنامه ریزی آشکارا غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Johnston's name was conspicuously absent from the list.
[ترجمه گوگل]نام جانستون به وضوح در لیست غایب بود
[ترجمه ترگمان]نام جانستون به طور آشکار از لیست خارج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نام جانستون به طور آشکار از لیست خارج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She figured conspicuously in the public debate on the issue.
[ترجمه گوگل]او به وضوح در بحث عمومی در مورد این موضوع ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او به طور واضح در بحث های عمومی در مورد این مساله به طور واضح فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور واضح در بحث های عمومی در مورد این مساله به طور واضح فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The temple's grand white arches rose conspicuously over the dirty decaying city.
[ترجمه گوگل]طاقهای سفید و بزرگ معبد بهطور آشکاری بر فراز شهر کثیف در حال پوسیدگی بالا میرفتند
[ترجمه ترگمان]تاق عظیم سفید معبد به طور آشکار روی شهر پوسیده و پوسیده ظاهر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاق عظیم سفید معبد به طور آشکار روی شهر پوسیده و پوسیده ظاهر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tom was conspicuously lacking in enthusiasm for the idea.
[ترجمه گوگل]تام به وضوح برای این ایده اشتیاق نداشت
[ترجمه ترگمان]تام از این فکر به وجد آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام از این فکر به وجد آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Treasury, however, conspicuously failed to bring a bottle to this party.
[ترجمه گوگل]با این حال، خزانه داری آشکارا نتوانست یک بطری برای این مهمانی بیاورد
[ترجمه ترگمان]با این حال، خزانه آشکارا نتوانست یک بطری به این حزب بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، خزانه آشکارا نتوانست یک بطری به این حزب بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Members of the Catholic church were conspicuously absent.
[ترجمه گوگل]اعضای کلیسای کاتولیک به طور آشکار غایب بودند
[ترجمه ترگمان]اعضای کلیسای کاتولیک آشکارا غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای کلیسای کاتولیک آشکارا غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The process of reproduction is still conspicuously missing from most discussions of economic affairs, as the following passage typifies.
[ترجمه گوگل]فرآیند بازتولید هنوز به طور آشکار در اکثر بحثهای مربوط به امور اقتصادی غایب است، همانطور که قسمت زیر نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید مثل هنوز به طور واضح از بحث های مربوط به امور اقتصادی، همانگونه که مراحل زیر نمونه است، از دست رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید مثل هنوز به طور واضح از بحث های مربوط به امور اقتصادی، همانگونه که مراحل زیر نمونه است، از دست رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is dangerous to be too conspicuously successful, or to step out of line.
[ترجمه گوگل]بسیار خطرناک است که به طور آشکار موفق باشید یا از خط خارج شوید
[ترجمه ترگمان]این خطرناک است که به طور واضح موفق باشید، یا از خط خارج شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خطرناک است که به طور واضح موفق باشید، یا از خط خارج شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But past controversies were conspicuously absent this weekend.
[ترجمه گوگل]اما جنجالهای گذشته این آخر هفته بهطور آشکاری غایب بودند
[ترجمه ترگمان]اما مباحثات مربوط به گذشته در آخر این هفته به طور واضح غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما مباحثات مربوط به گذشته در آخر این هفته به طور واضح غایب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Dave Libbey, another top-flight ref, has been conspicuously absent since his return from an early season injury.
[ترجمه گوگل]دیو لیبی، یکی دیگر از داوران درجه یک، از زمان بازگشتش از مصدومیت اولیه فصل، به طور آشکاری غایب بوده است
[ترجمه ترگمان]دیو libbey، یکی دیگر از پروازه ای \"flight\"، پس از بازگشت از یک فصل اولیه، به طور واضح غیبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیو libbey، یکی دیگر از پروازه ای \"flight\"، پس از بازگشت از یک فصل اولیه، به طور واضح غیبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Until now the international community has been conspicuously silent.
[ترجمه گوگل]تاکنون جامعه بین المللی به وضوح سکوت کرده است
[ترجمه ترگمان]تاکنون جامعه بین الملل آشکارا سکوت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاکنون جامعه بین الملل آشکارا سکوت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Red-heads dive constantly like grebes, but have conspicuously whiter cheeks, and are also much whiter than other small diving ducks.
[ترجمه گوگل]سر قرمزها دائماً مانند حشرات غواصی می کنند، اما گونه های سفیدتری دارند و همچنین بسیار سفیدتر از سایر اردک های غواص کوچک هستند
[ترجمه ترگمان]سره ای قرمز به طور مداوم مثل grebes شیرجه می زنند، اما گونه های نسبتا whiter دارند و نسبت به دیگر اردک ها هم سفیدتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سره ای قرمز به طور مداوم مثل grebes شیرجه می زنند، اما گونه های نسبتا whiter دارند و نسبت به دیگر اردک ها هم سفیدتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید