conspectus

/kənˈspektəs//kənˈspektəs/

معنی: زمینه، اجمال
معانی دیگر: نمای کلی، ورانداز، ارزیابی، نمودار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: conspectuses
(1) تعریف: a general overview; survey.
مشابه: precis

(2) تعریف: a summary; synopsis; digest.
مشابه: digest, synopsis

جمله های نمونه

1. Electronic Commerce Conspectus"is the first specialized key course of electronic commerce speciality, and there is much important effect to teaching result of all specialized courses. "
[ترجمه گوگل]مجموعه تجارت الکترونیک اولین دوره کلیدی تخصصی تخصص تجارت الکترونیک است و نتیجه آموزش کلیه دروس تخصصی تاثیر بسزایی دارد
[ترجمه ترگمان]تجارت الکترونیک اولین دوره تخصصی تخصصی در تخصص تجارت الکترونیک است و تاثیر بسیار مهمی در آموزش همه دوره های تخصصی وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Secondly, this article makes conspectus to the actuarial method in medical insurance both at home and abroad, then makes analyze to the limitation of these methods.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، این مقاله به بررسی روش اکچوئری در بیمه‌های پزشکی در داخل و خارج از کشور می‌پردازد، سپس محدودیت‌های این روش‌ها را تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]دوم، این مقاله conspectus را به روش اماری در بیمه پزشکی هم در خانه و هم در خارج از کشور تبدیل می کند، سپس تحلیل را محدود به محدودیت این روش ها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first part is conspectus, which including the definition of steel structure architecture and a general background knowledge.
[ترجمه گوگل]بخش اول Conspectus است که شامل تعریف معماری سازه های فولادی و دانش پیشینه کلی است
[ترجمه ترگمان]بخش اول conspectus است که شامل تعریف ساختار ساختار فولاد و دانش پیش زمینه عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At the beginning, a conspectus introduces the background of the research task, the development of control technology of intelligent charge and the work of author.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، مجموعه ای پیشینه کار تحقیق، توسعه فناوری کنترل شارژ هوشمند و کار نویسنده را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، a پیش زمینه کار تحقیقاتی، توسعه فن آوری کنترل بار هوشمند و کار نویسنده را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The teaching of Mao Zedong Thought Conspectus is an alternant process between teachers and students.
[ترجمه گوگل]آموزش مجموعه فکری مائو تسه تونگ فرآیندی متناوب بین معلمان و دانش آموزان است
[ترجمه ترگمان]تدریس فرهنگ اندیشه مایو Zedong یک فرآیند alternant بین معلمان و دانش آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The course conspectus here is for reference only.
[ترجمه گوگل]مجموعه دوره در اینجا فقط برای مرجع است
[ترجمه ترگمان]البته در اینجا فقط برای مرجع کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The database structure contains the conspectus and the logic design.
[ترجمه گوگل]ساختار پایگاه داده شامل Conspectus و طراحی منطقی است
[ترجمه ترگمان]ساختار پایگاه داده حاوی the و طراحی منطق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This book is a conspectus of four years(2001-200study of a larch plantation at Laoshan station, Experimental Forestry Farm of Northeast Forestry University.
[ترجمه گوگل]این کتاب یک مجموعه چهار ساله (مطالعه 2001-2001 مزرعه کاج اروپایی در ایستگاه لائوشان، مزرعه جنگلداری تجربی دانشگاه جنگلداری شمال شرقی) است
[ترجمه ترگمان]این کتاب چهار سال (۲۰۰۱ - ۲۰۰)مطالعه یک مزرعه صنوبر در ایستگاه Laoshan، مزرعه جنگلداری Experimental در دانشگاه شمال شرقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A conspectus and phytogeography of the genus Carex subgen. Vignea (P. Beauv. ) Kirsch. in China.
[ترجمه گوگل]مجموعه و جغرافیای گیاهی زیر جنس Carex Vignea (P Beauv ) Kirsch در چین
[ترجمه ترگمان]A و phytogeography از جنس Carex subgen Vignea (P Beauv)kirsch (Beauv) در چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The conspectus: across-the-board summarize and generalize forefather's research on the poesy and poetics theory of B.
[ترجمه گوگل]بررسی: خلاصه و تعمیم تحقیقات پیشینیان در مورد شعر و نظریه شعری B
[ترجمه ترگمان]The: به طور خلاصه به جمع بندی و تعمیم تحقیقات forefather درباره نظریه شعر و شعر ب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The design theory consists of architecture conspectus, basic elements, basic knowledge, and steps of the design and conformation structure.
[ترجمه گوگل]تئوری طراحی شامل مجموعه معماری، عناصر اساسی، دانش پایه و مراحل طراحی و ساختار ترکیبی است
[ترجمه ترگمان]نظریه طراحی شامل معماری معماری، عناصر اصلی، دانش اولیه، و مراحل طراحی و ساختار ترکیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conspectus is an alternant process between teachers and students.
[ترجمه گوگل]Conspectus یک فرآیند جایگزین بین معلمان و دانش آموزان است
[ترجمه ترگمان]Conspectus یک فرآیند alternant بین معلمان و دانش آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first section is conspectus of criminal written deposition.
[ترجمه گوگل]بخش اول، بررسی استناد کتبی کیفری است
[ترجمه ترگمان]بخش اول conspectus از رسوب کتبی جرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The minority folk education of public art education in high schools does not only depend on setting up a few minority folk conspectus or appreciation lessons.
[ترجمه گوگل]آموزش عامیانه اقلیت در آموزش هنر عمومی در دبیرستانها تنها به برپایی چند درس عامیانه یا قدردانی از اقلیت بستگی ندارد
[ترجمه ترگمان]آموزش و پرورش مردم اقلیت در مدارس عالی تنها به ایجاد تعداد کمی از افراد اقلیت یا درس قدردانی وابسته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمینه (اسم)
base, ground, tendency, design, basis, setting, root, background, terrain, context, conspectus, theme, sketch, groundwork, outline

اجمال (اسم)
brevity, synopsis, conspectus

انگلیسی به انگلیسی

• outline, synopsis, summary, survey

پیشنهاد کاربران

بپرس