consolidator


بازرگانى : ادغام کننده

جمله های نمونه

1. Some consolidators have been in business a lengthy period, but many come and go.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت‌های تجمیع‌کننده برای مدت طولانی در تجارت بوده‌اند، اما بسیاری از آنها می‌آیند و می‌روند
[ترجمه ترگمان]بعضی از consolidators در مدت طولانی در کار بوده اند، اما بسیاری می آیند و می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Courier and consolidator deals are long-gone, but there are other alternatives.
[ترجمه گوگل]معاملات پیک و تثبیت مدت هاست که از بین رفته اند، اما جایگزین های دیگری نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]معاملات Courier و consolidator طولانی هستند، اما گزینه های دیگری نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The test results showed that the TR soil consolidator has good performance with practical value and application prospect.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان داد که تثبیت کننده خاک TR دارای عملکرد خوبی با ارزش عملی و دورنمای کاربردی است
[ترجمه ترگمان]نتایج تست نشان داد که the TR consolidator عملکرد خوبی با مقدار کاربردی و چشم انداز کاربردی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are acting as consolidator and deconsolidator for various destnitation over the world, in sea and air freight business.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان تثبیت کننده و تثبیت کننده برای مقاصد مختلف در سراسر جهان، در تجارت حمل و نقل دریایی و هوایی عمل می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان consolidator و deconsolidator برای destnitation مختلف در سراسر دنیا، در تجارت دریایی و حمل و نقل هوایی عمل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This lead us to a conversation about the consolidator model of online billing.
[ترجمه گوگل]این ما را به گفتگو در مورد مدل تجمیع کننده صورتحساب آنلاین هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]این امر ما را به گفتگویی در مورد مدل consolidator صورتحساب آنلاین رهنمون می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This will ship to our customer via their consolidator as loose freight.
[ترجمه گوگل]این از طریق تثبیت کننده آنها به عنوان حمل و نقل آزاد برای مشتری ما ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که مشتری از طریق consolidator به عنوان کالای آزاد به مشتریان ما ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By using a debt consolidator you take yourself out of the heated and stressful situation.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک تثبیت کننده بدهی، خود را از شرایط داغ و استرس زا خارج می کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک بدهی، خود را از وضعیت پر استرس و استرس خلاص می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A consolidator of Agile training in North America is the Agile University.
[ترجمه گوگل]یکی از تثبیت کننده های آموزش چابک در آمریکای شمالی، دانشگاه چابک است
[ترجمه ترگمان]یک consolidator از آموزش چابک در آمریکای شمالی یک دانشگاه چابک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Go to a travel agency you trust, and inquire if it does business with consolidators.
[ترجمه گوگل]به آژانس مسافرتی مورد اعتماد خود مراجعه کنید و بپرسید که آیا با شرکت های تجمیع کننده تجارت دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]برو به یک آژانس مسافرتی برو و بپرس ببین با consolidators کار می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A bank website that provides online bill view and pay services is considered a consolidator.
[ترجمه گوگل]یک وب‌سایت بانکی که خدمات نمایش صورت‌حساب و پرداخت آنلاین را ارائه می‌دهد، یک تجمیع‌کننده محسوب می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک وب سایت بانکی که دیدگاه صورتحساب آنلاین و خدمات پرداخت را ارایه می دهد، a محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How does the factory ensure that all documents are accurate when given to the carrier or consolidator?
[ترجمه گوگل]چگونه کارخانه اطمینان می دهد که تمام اسناد زمانی که به حامل یا تثبیت کننده داده می شود دقیق است؟
[ترجمه ترگمان]این کارخانه چگونه اطمینان حاصل می کند که تمام اسناد در زمانی که به شرکت حمل و نقل داده می شود دقیق است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many companies have asked how their bills can be presented at these consolidator sites?
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها پرسیده اند که چگونه می توان صورتحساب های آنها را در این سایت های تجمیع کننده ارائه کرد؟
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها پرسیده اند که چگونه لوایح آن ها را می توان در این سایت های consolidator ارائه کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But this company could definitely be one to watch going forward, either as a consolidator or an acquisition target.
[ترجمه گوگل]اما این شرکت قطعاً می‌تواند یکی از مواردی باشد که در آینده باید تماشا کرد، چه به عنوان یک تثبیت کننده یا یک هدف خرید
[ترجمه ترگمان]اما این شرکت قطعا می تواند کسی باشد که به جلو رفتن یا به عنوان یک هدف کسب و یا هدف کسب و کار نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• merger; one who consolidates; strengthener

پیشنهاد کاربران

در امور لجستیکی، به شرکت های فورواردر ( کارگزار حمل ) می توان این عنوان را نسبت داد.
در آژانس های هواپیمایی و کارگو نیز به شرکت هایی گفته می شود که نمایندگی چندین خط هوایی را دارند و بازاریابی می کنند.

بپرس