1. on consignment
(بازرگانی) سپارشی (تحویل کالا از عمده فروش به خریدار یا خرده فروش به شرط پرداخت بها پس از به فروش رسیدن کالا)،تحویل امانی
2. if a consignment does not satisfy all the conditions agreed upon, it will be sent back
اگر محموله طبق همه ی شرایط مورد توافق نباشد پس فرستاده خواهد شد.
3. we received a consignment of tea
یک محموله چای دریافت کردیم.
4. he is responsible for the consignment of goods
او مسئول فرستادن کالا است.
5. Their consignment of bananas was / were bad.
6. The salesman sorted his new consignment of stockings.
[ترجمه گوگل]فروشنده محموله جدید جوراب خود را مرتب کرد
[ترجمه ترگمان]فروشنده محموله جدیدش را مرتب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This last consignment of hosiery is quite up to standard.
[ترجمه گوگل]این آخرین محموله جوراب بافی کاملاً مطابق با استاندارد است
[ترجمه ترگمان]این آخرین محموله جوراب فروشی تا حد استاندارد بالا رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We usually only order goods on consignment.
[ترجمه گوگل]ما معمولاً فقط کالاها را در محموله سفارش می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما معمولا فقط کالا را محموله سفارش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The whole consignment, Carmichael says, must filter down into as many pairs of hands as possible.
[ترجمه گوگل]کارمایکل می گوید که کل محموله باید تا حد امکان به جفت دست فیلتر شود
[ترجمه ترگمان]کار مایکل می گوید که کل محموله باید تا جایی که ممکن است چند جفت دست را فیلتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Specific details relating to each consignment are required but values and quantities may be aggregated where all other details are identical.
[ترجمه گوگل]جزئیات خاص مربوط به هر محموله مورد نیاز است، اما مقادیر و مقادیر ممکن است در جایی که سایر جزئیات یکسان هستند جمع آوری شوند
[ترجمه ترگمان]جزییات خاص مربوط به هر محموله مورد نیاز است اما مقادیر و مقادیر ممکن است در جایی جمع شوند که همه جزئیات دیگر یک سان باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Consignment shops are a good place to look for cheap but good quality baby equipment.
[ترجمه گوگل]مغازه های باربری محل مناسبی برای جستجوی تجهیزات ارزان قیمت اما با کیفیت کودک هستند
[ترجمه ترگمان]مغازه های Consignment مکان خوبی برای مراقبت از تجهیزات باکیفیت اما با کیفیت خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pritchitt's distribution manager Robert Hamilton sees off the consignment of milk powder bound for Bosnia.
[ترجمه گوگل]رابرت همیلتون، مدیر توزیع پریچیت، محموله شیرخشک را به مقصد بوسنی می بیند
[ترجمه ترگمان]مدیر توزیع Pritchitt، رابرت همیلتون، محموله پودر شیر را که به بوسنی تعلق دارد، می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was part of a consignment that arrived at Negru Voda on December 2000.
[ترجمه گوگل]این بخشی از محموله ای بود که در دسامبر 2000 به Negru Voda رسید
[ترجمه ترگمان]این بخشی از یک محموله بود که در دسامبر ۲۰۰۰ به Negru Voda رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After three years' work the last consignment of nuclear fuel rods has been removed.
[ترجمه گوگل]پس از سه سال کار، آخرین محموله میله های سوخت هسته ای حذف شده است
[ترجمه ترگمان]پس از سه سال کار، آخرین محموله میله های سوخت هسته ای برداشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید