consignee

/ˌkɒnsaɪˈniː//ˌkɒnsaɪˈniː/

(بازرگانی) دریافت کننده(ی کالا)، دریافتگر، گیرنده، کسی که جنس یا مالی بعنوانش ارسال شده

جمله های نمونه

1. The consignee is then able to sue the carrier directly, but is also subject to the latter's direct suit.
[ترجمه روح اله] در این صورت گیرنده میتواند مستقیما از حامل شکایت کند، اما میتواند ، مورد دادخواست مستقیم طرف دیگرقرار گیرد.
|
[ترجمه گوگل]سپس گیرنده می تواند مستقیماً از متصدی حمل و نقل شکایت کند، اما مشمول دعوای مستقیم متصدی حمل نیز می شود
[ترجمه ترگمان]پس از آن، consignee قادر به شکایت مستقیم از حامل است، اما در معرض یک کت و شلوار مستقیم بعدی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cooley, the consignee of two vessels leaving that port, refused to pay the fee.
[ترجمه گوگل]کولی، گیرنده دو کشتی که از آن بندر خارج شده بودند، از پرداخت هزینه خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]کولی، دو کشتی که آن بندر را ترک کرده بودند، از پرداخت هزینه امتناع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Under this bill, only the named consignee at the destination is entitled to take delivery of the cargo.
[ترجمه روح اله] تحت این لایحه، تنها وکیل گیرنده ( نام برده ) در مقصد مجاز به تحویل محموله است
|
[ترجمه گوگل]بر اساس این لایحه، تنها تحویل گیرنده نامبرده در مقصد حق تحویل بار را دارد
[ترجمه ترگمان]تحت این لایحه، تنها the به نام consignee در مقصد مجاز به تحویل محموله می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Orlando Private Collection is acting only as a consignee of your goods.
[ترجمه روح اله] مجموعه خصوصی خصوصی اورلاندو تنها به عنوان واسطه کالاهای شما ر دریافت میکند.
|
[ترجمه گوگل]مجموعه خصوصی اورلاندو فقط به عنوان گیرنده کالاهای شما عمل می کند
[ترجمه ترگمان]مجموعه خصوصی ارلاندو فقط به عنوان بخشی از کالاهای شما عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Delivery of the goods, with the consignee shall be signed in delivery record, if any abnormal, should be in delivery noted in the record.
[ترجمه گوگل]تحویل کالا با گیرنده باید در پرونده تحویل امضا شود، در صورت غیرعادی بودن، باید در تحویل ذکر شده در پرونده باشد
[ترجمه ترگمان]تحویل کالاها با the باید در بایگانی تحویل امضا شود، اگر هر گونه غیر عادی، باید در تحویل ذکر شده در این پرونده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Consignee detailed address; Contact method; Handset; Telephone.
[ترجمه گوگل]آدرس دقیق گیرنده؛ روش تماس؛ گوشی؛ تلفن
[ترجمه ترگمان]آدرس دقیق consignee؛ روش تماس؛ Handset؛ تلفن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Assist the consignee, if necessary, in warehousing and distribution.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم در انبارداری و توزیع به گیرنده کمک کنید
[ترجمه ترگمان]کمک به the، در صورت لزوم، در انبار و توزیع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the consignee or consignor shall make customs declaration the form of a customs declaration form.
[ترجمه گوگل]و گیرنده یا فرستنده باید اظهارنامه گمرکی را به صورت فرم اظهارنامه گمرکی درآورد
[ترجمه ترگمان]و consignee یا consignor باید بیانیه گمرک را به شکل اظهارنامه مالیاتی اعلام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Where the consignee fails to declare with the Customs within 3 months from the date of declaration of the means of transport concerned, the goods shall be taken over and sold off by the Customs.
[ترجمه گوگل]در صورتی که گیرنده ظرف مدت 3 ماه از تاریخ اظهار وسیله حمل و نقل مربوطه به گمرک اظهار نظر نکند، کالا توسط گمرک تحویل گرفته و فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که the در عرض ۳ ماه از زمان اعلام وسایل حمل و نقل مورد نظر، با گمرک اعلام نشود، کالا باید تحویل داده شود و توسط گمرک فروخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The consignee should apply immediately for survey to the surveying agent or the claim settling agent.
[ترجمه گوگل]گیرنده باید فوراً برای بررسی به عامل نقشه برداری یا نماینده تسویه خسارت درخواست دهد
[ترجمه ترگمان]The باید بلافاصله برای بررسی نماینده نقشه برداری و یا عامل تسویه حساب درخواست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Consignee shall collect the shipping documents including B/L from the Consignor's bank against Trust Receipt duly signed by the Consignee.
[ترجمه گوگل]گیرنده باید اسناد حمل و نقل شامل B/L را از بانک فرستنده در برابر رسید امانی که به طور مناسب توسط گیرنده امضا شده است جمع آوری کند
[ترجمه ترگمان]The اسناد حمل و نقل از جمله B \/ L را از بانک Consignor در برابر رسید اعتماد به موقع توسط the جمع آوری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The customs considers that the consignee or consigner has sufficient evidence to prove that the goods have not infringed upon the intellectual property right holder's intellectual property.
[ترجمه گوگل]گمرک معتقد است که گیرنده یا فرستنده شواهد کافی برای اثبات اینکه کالا به مالکیت معنوی صاحب حق مالکیت معنوی تجاوز نکرده است، دارد
[ترجمه ترگمان]گمرک در نظر دارد که the یا consigner شواهد کافی برای اثبات این موضوع دارند که کالاها بر مالکیت معنوی به حق مالکیت معنوی تجاوز نکرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The consignee is holding responsible for the goods he has received on consignment.
[ترجمه گوگل]گیرنده مسئول کالایی است که در محموله دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]The مسئول کالاهایی است که محموله در محموله دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consignee has special legal status in international carriage of goods by sea.
[ترجمه گوگل]گیرنده در حمل و نقل بین المللی کالا از طریق دریا دارای موقعیت قانونی ویژه است
[ترجمه ترگمان]consignee جایگاه حقوقی ویژه ای در حمل و نقل بین المللی کالا از طریق دریا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] دریافت کننده ؛ تحویل گیرنده کالا
[حقوق] گیرنده (محموله)، مرسل الیه
[ریاضیات] گیرنده ی کالا، گیرنده

انگلیسی به انگلیسی

• one to whom something is consigned or delivered

پیشنهاد کاربران

consignee ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: گیرنده 1
تعریف: شخص حقیقی یا حقوقی که کالا را در مقصد از شرکت باربری تحویل می‏گیرد

بپرس