considerateness

جمله های نمونه

1. This considerateness on old Mr Clare's part led Angel onward to the other and dearer subject.
[ترجمه گوگل]این توجه از جانب آقای کلر پیر، فرشته را به سمت موضوع دیگر و عزیزتر سوق داد
[ترجمه ترگمان]این considerateness در قسمت قدیمی آقای کلر، (انجل)را به سوی موضوع دیگر و dearer سوق داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chinese conversation belongs to the high considerateness style, while American and British conversations to the high involvement style.
[ترجمه گوگل]مکالمه چینی به سبک ملایمت بالا تعلق دارد، در حالی که مکالمات آمریکایی و انگلیسی به سبک درگیری بالا تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]گفتگوی چین به سبک considerateness معروف است، در حالی که مکالمات آمریکا و بریتانیا به سبک مشارکت بالا مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wholehearted service makes you felt delicate considerateness and care.
[ترجمه گوگل]خدمات صمیمانه باعث می شود که توجه و مراقبت ظریفی را احساس کنید
[ترجمه ترگمان]سرویس wholehearted باعث میشه که شما احساس آرامش و مراقبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When you analyze the inarticulate characteristic of Chinese people, you will find it is the combination of considerateness and sympathy.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ویژگی غیرقابل بیان مردم چین را تجزیه و تحلیل کنید، متوجه خواهید شد که ترکیبی از توجه و همدردی است
[ترجمه ترگمان]زمانی که ویژگی های نامشخص مردم چین را بررسی می کنید، خواهید دید که آن ترکیبی از همدلی و همدردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Make oneself handsome and others happy. Wholehearted service makes you felt delicate considerateness and care.
[ترجمه گوگل]خود را خوش تیپ و دیگران را شاد کن خدمات صمیمانه باعث می شود که توجه و مراقبت ظریفی را احساس کنید
[ترجمه ترگمان]خود را زیبا و دیگران خوش بخت سازید سرویس wholehearted باعث میشه که شما احساس آرامش و مراقبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her misgiving was such that at dusk, when the milking was over, she walked in the garden alone, to continue her regrets that she had disclosed to him her discovery of his considerateness.
[ترجمه گوگل]بدبینی او به حدی بود که هنگام غروب، هنگامی که شیردوشی تمام شد، به تنهایی در باغ قدم زد تا به پشیمانی خود ادامه دهد که متوجه شده بود توجه خود را به او فاش کرده بود
[ترجمه ترگمان]در آن هنگام که شیر دوشی به پایان رسید، تردید داشت که در باغ تنها قدم بزند، و در باغ تنها قدم بزند تا به regrets ادامه دهد که او در کمال وقار خود را به او نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every detail of the restaurant represents the restaurant's respect to clients, and every service embodies the restaurant's considerateness to clients.
[ترجمه گوگل]تمام جزئیات رستوران نشان دهنده احترام رستوران به مشتریان است و هر خدماتی نشان دهنده توجه رستوران به مشتریان است
[ترجمه ترگمان]تمام جزئیات این رستوران نشان دهنده احترام این رستوران به مشتریان است، و هر سرویس دربرگیرنده considerateness رستوران به مشتریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Similarly, I want to say that it is the considerateness and sympathy that forms the Chinese type of humanity—an inexpressible gentleness.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، می‌خواهم بگویم که این ملایمت و همدردی است که نوع چینی انسانیت را شکل می‌دهد - یک لطافت غیرقابل بیان
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، من می خواهم بگویم که آن the و همدردی است که نوع چینی بشریت را شکل می دهد - یک لطافت وصف ناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OTC Suzhou promises to work under the principle of " Friendliness, Credibleness and Considerateness", and to provide the best service to every customer.
[ترجمه گوگل]OTC Suzhou قول می دهد که تحت اصل "دوستی، اعتبار و توجه" کار کند و بهترین خدمات را به هر مشتری ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]OTC Suzhou قول می دهد که تحت اصل \"friendliness، Credibleness و considerateness\" کار کند و بهترین خدمات را برای هر مشتری ارائه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• thoughtfulness, state of showing consideration for others; deliberateness, state of being intentional

پیشنهاد کاربران