conservancy

/kənˈsɝːvənsi//kənˈsɜːvənsi/

حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم، (انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل ها و رودها و آب های ساحلی و غیره است)، کمیسیون نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع طبیعی دیگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: conservancies
مشتقات: conservant (adj.)
(1) تعریف: a conserving, esp. of natural resources.

(2) تعریف: an organization devoted to conservation of natural resources, historical buildings, or the like.

جمله های نمونه

1. In my opinion, comparison to the Nature Conservancy is a compliment.
[ترجمه گوگل]به نظر من مقایسه با سازمان حفاظت از طبیعت یک تعریف و تمجید است
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، مقایسه با طبیعت طبیعت، تعریف و تمجید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are various power conservancy options like three levels of screen brightness, and variable times for screen and disk power-down.
[ترجمه گوگل]گزینه های مختلفی برای حفظ انرژی مانند سه سطح روشنایی صفحه و زمان های متغیر برای خاموش کردن صفحه و دیسک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزینه های various مختلفی مانند سه سطح از روشنایی صفحه و زمان متغیر برای صفحه نمایش و قدرت دیسک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tour also visits several conservancy preserves, including newly acquired Watson Brake Mounds, one of the oldest mound complexes known.
[ترجمه گوگل]این تور همچنین از چندین منطقه حفاظت شده، از جمله Watson Brake Mounds تازه به دست آمده، یکی از قدیمی‌ترین مجموعه‌های تپه شناخته شده بازدید می‌کند
[ترجمه ترگمان]این تور همچنین از چندین منطقه حفاظت شده conservancy، از جمله Brake acquired acquired، که یکی از قدیمی ترین مجموعه های mound شناخته شده می باشد، بازدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Nature Conservancy runs this 300-acre haven for hummingbirds and butterflies in a high canyon near Fort Huachuca.
[ترجمه گوگل]Nature Conservancy این پناهگاه 300 هکتاری را برای پرندگان مگس خوار و پروانه ها در دره ای مرتفع در نزدیکی Fort Huachuca اداره می کند
[ترجمه ترگمان]نگهداری و نگهداری طبیعت این پناه گاه ۳۰۰ هکتاری را برای پرندگان و پروانه ها در یک دره بلند در نزدیکی فورت Huachuca اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Large-scale water conservancy project; fuzzy synthetic discrimination; weight; the Fuzzy Analytic Hierarchy Process; Period Risk.
[ترجمه گوگل]پروژه بزرگ حفاظت از آب؛ تبعیض مصنوعی فازی; وزن؛ فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی؛ ریسک دوره
[ترجمه ترگمان]پروژه conservancy آب مقیاس بزرگ؛ تبعیض ترکیبی فازی؛ وزن؛ وزن؛ فرآیند طبقه بندی تحلیلی فازی؛ ریسک دوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Large-scale water conservancy and hydropower project is an important infrastructure, but there is not a complete evaluation model about it, and give a orbicular risk analysis method.
[ترجمه گوگل]پروژه حفاظت از آب و برق آبی در مقیاس بزرگ یک زیرساخت مهم است، اما مدل ارزیابی کاملی در مورد آن وجود ندارد و یک روش تحلیل ریسک مداری ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]پروژه آب و برق آبی در مقیاس بزرگ یک زیرساخت مهم است، اما یک مدل ارزیابی کامل در مورد آن وجود ندارد و یک روش آنالیز ریسک orbicular ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alison McGee, a biologist with the Nature Conservancy in Georgia, said the Pentagon's commitment allowed local groups to be more ambitious in rebuilding the natural ecosystem.
[ترجمه گوگل]آلیسون مک‌گی، زیست‌شناس از سازمان حفاظت از طبیعت در جورجیا، گفت: تعهد پنتاگون به گروه‌های محلی اجازه داد تا در بازسازی اکوسیستم طبیعی جاه‌طلبی بیشتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آلیسون مک گی، زیست شناس سازمان منابع طبیعی در جورجیا، گفت که تعهد پنتاگون به گروه های محلی اجازه می دهد تا در بازسازی این اکو سیستم طبیعی جاه طلبی بیشتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A number of key water conservancy projects were launched or completed.
[ترجمه گوگل]تعدادی از پروژه های کلیدی حفاظت از آب راه اندازی یا تکمیل شدند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از پروژه های کلیدی آب راه اندازی شده و یا تکمیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Products are widely used in municipal, water conservancy projects and hydroelectric power, mining, petroleum, chemical industry, water supply and drainage engineering unit of steel, etc.
[ترجمه گوگل]محصولات به طور گسترده ای در پروژه های شهری، حفاظت از آب و برق آبی، معدن، نفت، صنایع شیمیایی، تامین آب و واحد مهندسی زهکشی فولاد و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این محصولات به طور گسترده در پروژه های شهری، آب و برق آبی و برق آبی، معدن، نفت، صنایع شیمیایی، تامین آب و واحدهای مهندسی آب و غیره مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They spent months of toil on the water conservancy project.
[ترجمه گوگل]آن‌ها ماه‌ها زحمت کشیدند و پروژه صرفه‌جویی در آب را صرف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ماه ها زحمت کشیدن بر روی پروژه conservancy را گذراندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The welfare of river conservancy workers is much better than before.
[ترجمه گوگل]وضعیت رفاهی کارگران حفاظت از رودخانه بسیار بهتر از قبل است
[ترجمه ترگمان]رفاه کارگران conservancy رودخانه بسیار بهتر از قبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From the features of the small-scaled farmland water conservancy works, we know farmer households are the effective investment subjects.
[ترجمه گوگل]از ویژگی های کارهای حفاظت از آب در زمین های کشاورزی در مقیاس کوچک، می دانیم که خانوارهای کشاورز سوژه های سرمایه گذاری موثر هستند
[ترجمه ترگمان]از مشخصه های زمین های کشاورزی کوچک در مقیاس کوچک، ما می دانیم که خانوارهای کشاورز افراد موثر سرمایه گذاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These investments have greatly improved Xinjiang's water conservancy, communications, posts and telecommunications and other infrastructure facilities.
[ترجمه گوگل]این سرمایه گذاری ها حفاظت از آب، ارتباطات، پست ها و مخابرات و سایر تاسیسات زیربنایی سین کیانگ را بسیار بهبود بخشیده است
[ترجمه ترگمان]این سرمایه گذاری ها به شدت میدان های آب ژین جیانگ، ارتباطات، پست ها و تاسیسات زیربنایی و دیگر تاسیسات زیربنایی را بهبود بخشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Water conservancy investment of capital construction has great effect onnational economy.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری صرفه جویی در مصرف آب در ساخت و ساز سرمایه تاثیر زیادی بر اقتصاد ملی دارد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در آب و هوا دارای تاثیر عظیمی بر اقتصاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He specializes in water conservancy and I in computer.
[ترجمه گوگل]او در صرفه جویی در آب تخصص دارد و من در کامپیوتر
[ترجمه ترگمان]اون توی کمیسیون آب تخصص داره و من تو کامپیوتر کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• official conservation of natural resources; organization dedicated to the conservation of the environment

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : conserve
✅️ اسم ( noun ) : conservation / conservancy / conserve / conservatory / conservator / conservative / conservatism / conservationist
✅️ صفت ( adjective ) : conservative
✅️ قید ( adverb ) : conservatively

بپرس