consanguine

/kɑːnˈsæŋɡwɪn//kɒnˈsæŋɡwɪn/

معنی: هم خون، از یک صلب، صلبی
معانی دیگر: consanguinous : هم خون

جمله های نمونه

1. Its core is to put patrilineal consanguine group benefit first.
[ترجمه گوگل]هسته اصلی آن در اولویت قرار دادن منافع گروه فامیلی پدری است
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی آن قرار دادن گروه consanguine consanguine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The consanguine family is extinct.
[ترجمه گوگل]خانواده فامیلی منقرض شده است
[ترجمه ترگمان]خانواده consanguine منقرض شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It transformed the rural traditional natural villages linked by consanguine and patriarchal relationships into the grassroots organizations of production brigades and teams under the people's commune.
[ترجمه گوگل]دهکده های طبیعی سنتی روستایی را که با روابط خویشاوندی و پدرسالاری به هم مرتبط بودند به سازمان های مردمی تیپ های تولیدی و تیم های تحت کمون مردم تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]این امر، روستاهای طبیعی روستایی را به ارتباط با روابط پدرسالارانه و سالار در سازمان های مردمی تشکیلات تولید و تیم های تحت کنترل مردم تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Genealogy, as an important reference of clan, establishes and strengthens lineage boundaries, consanguine boundaries, geographical border and ethical boundaries.
[ترجمه گوگل]شجره نامه به عنوان مرجع مهم طایفه، مرزهای نسب، مرزهای خویشاوندی، مرز جغرافیایی و مرزهای اخلاقی را تعیین و تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]Genealogy، به عنوان یک مرجع مهم از طایفه، مرزه ای سلسله مراتبی، مرزه ای جغرافیایی، مرزه ای جغرافیایی و مرزه ای اخلاقی را ایجاد و تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unprecedented extremism and outrageous terrorist activities in the contemporary world are direct or indirect repercussions of degradation of consanguine families to nuclear families.
[ترجمه گوگل]افراط گرایی بی سابقه و فعالیت های تروریستی ظالمانه در جهان معاصر پیامدهای مستقیم یا غیرمستقیم تنزل خانواده های فامیلی به خانواده های هسته ای است
[ترجمه ترگمان]افراط گرایی بی سابقه و فعالیت های ظالمانه تروریستی در دنیای معاصر، عواقب مستقیم یا غیر مستقیم نزول خانواده های consanguine به خانواده های هسته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هم خون (صفت)
consanguine, full-blood

از یک صلب (صفت)
consanguine

صلبی (صفت)
consanguine, spinal

انگلیسی به انگلیسی

• related by blood, descended from the same ancestor

پیشنهاد کاربران