conquistador

/kɒnˈkwɪstədɔːr//kɒnˈkwɪstədɔː/

(اسپانیایی) کشورگشا (هر یک از کشورگشایان اسپانیایی در آمریکا طی قرن شانزدهم)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: conquistadores, conquistadors
• : تعریف: one of the Spanish conquerors of the Americas in the sixteenth century.

جمله های نمونه

1. If educated people without conquistador bloodlines can never rise far, it is no use giving scholarships.
[ترجمه گوگل]اگر افراد تحصیل‌کرده بدون نسل‌های خونی فاتحان هرگز نمی‌توانند جلوتر بروند، کمک هزینه تحصیلی فایده‌ای ندارد
[ترجمه ترگمان]اگر افراد تحصیل کرده بدون نژاد خونی هرگز پیشرفتی نداشته باشند، از دادن کمک هزینه تحصیلی استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Coronado was a far kinder conquistador than his ruthless contemporaries Pizarro and De Soto, but he was equally obsessed with gold.
[ترجمه گوگل]کورونادو فاتح بسیار مهربان‌تری نسبت به هم‌عصران بی‌رحم خود پیزارو و دی سوتو بود، اما او به همان اندازه به طلا وسواس داشت
[ترجمه ترگمان]Coronado به مراتب مهربان تر از contemporaries و De Soto بود، ولی به همان اندازه شیفته طلا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Francisco Pizarro was a Spanish conquistador who destroyed the Inca Empire in the course of his conquest of Peru.
[ترجمه گوگل]فرانسیسکو پیزارو یک فاتح اسپانیایی بود که در جریان فتح پرو، امپراتوری اینکاها را نابود کرد
[ترجمه ترگمان]فرانسیسکو پیزارو a اسپانیایی بود که امپراطوری اینکا را در مسیر فتح پرو از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Inca Empire was discovered by a Spanish conquistador called Francisco Pizarro, accompanied by about 169 Spanish soldiers.
[ترجمه گوگل]امپراتوری اینکاها توسط یک فاتح اسپانیایی به نام فرانسیسکو پیزارو با همراهی حدود 169 سرباز اسپانیایی کشف شد
[ترجمه ترگمان]امپراطوری اینکا توسط یک conquistador اسپانیایی به نام فرانسیسکو پیزارو کشف شد، و حدود ۱۶۹ سرباز اسپانیایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Twenty years later, however, Spanish conquistador Hernando Cortez is said to have brought back three chests full of cacao beans.
[ترجمه گوگل]با این حال، بیست سال بعد، هرناندو کورتز، فاتح اسپانیایی، سه صندوق پر از دانه‌های کاکائو را با خود آورد
[ترجمه ترگمان]بیست سال بعد، گفته می شود که conquistador کورتز اسپانیایی، سه صندوق پر از کاکایو را پشت سر گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The day before the signing of the last accord, Maya sorcerers prayed for peace in ancient capitals destroyed by the conquistadors.
[ترجمه گوگل]یک روز قبل از امضای آخرین قرارداد، جادوگران مایا برای صلح در پایتخت های باستانی که توسط فاتحان ویران شده بود دعا کردند
[ترجمه ترگمان]روز قبل از امضای آخرین پیمان، مایا مک sorcerers برای صلح در پایتخت های باستانی که توسط فاتحان تخریب شده بود، دعا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The noble forehead, glittering blue eyes, high cheekbones and well-formed beard suggested the conquistador Cortes.
[ترجمه گوگل]پیشانی نجیب، چشم‌های آبی درخشان، گونه‌های بلند و ریش‌های خوش فرم نشان‌دهنده فاتح کورتس بود
[ترجمه ترگمان]پیشانی شریف، چشمان آبی براق، گونه های برجسته و ریش دار و ریش تراشیده به هم القا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one of the sixteenth century conquerors of peru and mexico

پیشنهاد کاربران

فاتح - فتح کننده - کشورگشا برای مثال: Spanish conquistadors > فاتحان اسپانیایی
در زمان های گذشته کسانی که برای اولین بار یک منطقه یا قاره را پیدا یا فتح میکردند.

بپرس