conniving

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
نقشه کش / حیله گر / زیرکِ منفی / اهل دسیسه / پنهان کار
در زبان محاوره ای:
آدم موذی، پشت پرده کار می کنه، نقشه می کشه واسه بقیه، زیرآبی می ره، داره کلک می زنه
- - -
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( شخصیتی – اخلاقی ) :**
توصیف کسی که با نیت پنهانی و فریب کارانه، برای رسیدن به هدفش نقشه می کشه یا با دیگران تبانی می کنه
مثال: She’s a conniving manager who manipulates her team to get ahead.
یه مدیر حیله گره که تیمش رو بازی می ده تا خودش پیشرفت کنه.
2. ** ( رفتاری – اجتماعی ) :**
اشاره به کسی که با ظاهری آرام یا دوستانه، پشت پرده دسیسه چینی می کنه
مثال: Don’t trust him—he’s always conniving behind people’s backs.
بهش اعتماد نکن—همیشه پشت پرده نقشه می کشه.
3. ** ( ادبی – داستانی ) :**
در داستان ها، اغلب برای شخصیت های منفی یا خاکستری استفاده می شه که با زیرکی و فریب جلو می رن
مثال: The conniving villain plotted every move with precision.
آنتاگونیست حیله گر با دقت تمام نقشه هاشو چیده بود.
- - -
🔸 مترادف ها:
scheming – manipulative – deceitful – sly – calculating – underhanded – Machiavellian

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : connive
✅️ اسم ( noun ) : connivance
✅️ صفت ( adjective ) : conniving
✅️ قید ( adverb ) : _
حقه باز
Conniving roommate
هم اتاقی حقه باز
اب زیر کاه