connive

/kəˈnaɪv//kəˈnaɪv/

معنی: تجاهل کردن، اغماض کردن، چشم پوشی کردن
معانی دیگر: (در مورد چیزهای بد) نادیده انگاشتن، موافقت ضمنی کردن، مسامحه کردن، سر وسرداشتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: connives, conniving, connived
مشتقات: connivingly (adv.), conniver (n.)
(1) تعریف: to join secretly in a plot or scheme; conspire (often fol. by "with").
مترادف: collude, conspire
مشابه: cabal, plot, scheme

- The policeman was conniving with the smugglers and sharing their profits.
[ترجمه امین] مأمور پلیس با قاچاقچیان در حال تبانی بود و در سود آنها شریک بود.
|
[ترجمه گوگل] پلیس با قاچاقچیان کلاهبرداری می کرد و سود آنها را تقسیم می کرد
[ترجمه ترگمان] این مامور پلیس با قاچاقچیان تبانی کرده و سود آن ها را به اشتراک گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The disgruntled followers connived to overthrow the group's leader.
[ترجمه امین] پیروان ناراضی با سرنگونی رهبر مخالفت کردند.
|
[ترجمه گوگل] پیروان ناراضی فریب خوردند تا رهبر گروه را سرنگون کنند
[ترجمه ترگمان] پیروان ناراضی مانع سرنگونی رهبر این گروه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to ignore or fail to report a wrongdoing, and thus tacitly support it (often fol. by "at").
مترادف: wink at
مشابه: condone

- She connived at the cheating of her classmates.
[ترجمه گوگل] او در تقلب همکلاسی‌هایش کلاهبرداری کرد
[ترجمه ترگمان] او از فریب همکلاسی های خود چشم پوشی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to connive at the violation of a law
تخطی از قانون را نادیده انگاشتن

2. Not to protest is to connive at the destruction of the environment.
[ترجمه گوگل]اعتراض نکردن به معنای همدستی در تخریب محیط زیست است
[ترجمه ترگمان]عدم اعتراض به تخریب در تخریب محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some government officials connive at graft.
[ترجمه گوگل]برخی از مقامات دولتی در مورد اختلاس همدستی می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از مقامات دولتی به اختلاس متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He would not be the first politician to connive at a shady business deal.
[ترجمه گوگل]او اولین سیاستمداری نخواهد بود که در یک معامله تجاری مشکوک همدلی می کند
[ترجمه ترگمان]او اولین سیاست مدار بود که در یک معامله تجاری مشکوک شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The student tried to connive with her friend to cheat in the examination.
[ترجمه Sherri] دانش آموز سعی کرد با دوستش تبانی کند تا در امتحان تقلب تقلب کند
|
[ترجمه گوگل]دانش آموز برای تقلب در امتحان سعی کرد با دوستش همدلی کند
[ترجمه ترگمان]دانش آموز سعی کرد با دوست خود بازی کند و در امتحان تقلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some policemen connive at gambling.
[ترجمه گوگل]برخی از پلیس ها در قمار همدستی می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از ماموران پلیس در قمار بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their purpose is to connive at wars of aggression and to profit by them.
[ترجمه گوگل]هدف آنها همدستی در جنگ های تجاوزکارانه و کسب سود توسط آنهاست
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها این است که در جنگ های خشونت بار شرکت کنند و از آن ها سود ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was obliged to connive at her husband's infidelity.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد در مورد خیانت شوهرش همدلی کند
[ترجمه ترگمان]مجبور شد بی وفایی شوهرش را نادیده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The prisoners paid the guards to connive at their escape.
[ترجمه گوگل]زندانیان به نگهبانان پول دادند تا در هنگام فرار با هم صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]زندانیان به نگهبانان پول می دادند که از فرار آن ها چشم پوشی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We should not connive at terrorism.
[ترجمه گوگل]ما نباید با تروریسم همدست شویم
[ترجمه ترگمان]ما نباید به تروریسم نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Until the massacre the government seemed to connive in Ampatuan control of Maguindanao.
[ترجمه گوگل]تا قبل از قتل عام، به نظر می رسید که دولت در کنترل آمپاتوان از ماگویندانائو همفکری کرده است
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که قتل عام به نظر نمی رسید که حکومت آن را به دست فراموشی سپرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He called for checks to discover whether corrupt officials are being bribed to connive in shoddy construction.
[ترجمه گوگل]او خواستار بررسی برای کشف اینکه آیا مقامات فاسد برای همکاری در ساخت و سازهای نامرغوب رشوه می گیرند یا خیر
[ترجمه ترگمان]او خواستار بررسی این موضوع شد که آیا مقامات فاسد رشوه گرفته اند تا در ساخت پست الکترونیکی رشوه دهند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Brigadier General William J. Nicholson made a patriotic speech: “Any person who would commit such a crime or connive in its commission should be put to death, ” he said.
[ترجمه گوگل]سرتیپ ویلیام جی نیکلسون یک سخنرانی میهن پرستانه داشت: "هر فردی که مرتکب چنین جنایتی شود یا در ارتکاب آن شریک شود، باید اعدام شود "
[ترجمه ترگمان]سرتیپ ویلیام جی نیکلسون یک سخنرانی patriotic ایراد کرد: \" هر کسی که چنین جرمی مرتکب شود یا در کمیسیون خود مرتکب جرم شود باید اعدام شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To buy things cheaply from a poor country is to connive in its poverty.
[ترجمه گوگل]خرید ارزان از یک کشور فقیر به معنای کمک به فقر آن کشور است
[ترجمه ترگمان]برای خرید اجناس ارزان از یک کشور فقیر، فقر خود را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجاهل کردن (فعل)
evade, blink, connive, ignore

اغماض کردن (فعل)
connive, condone

چشم پوشی کردن (فعل)
connive, overlook

انگلیسی به انگلیسی

• plot, scheme, conspire; pretend not to know about a wrongful or unlawful act and showing consent to the act; tolerate something that others oppose
if someone connives at something, they allow it to happen even though they know that it is wrong and that they ought to prevent it.
if you connive to do something, you secretly try to achieve it, or to cause it to happen because it is to your advantage.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: To secretly cooperate or conspire, often for dishonest purposes 🤫🔒😈
🔍 مترادف: Scheme
✅ مثال: They connived to manipulate the results of the election for their benefit.
کمر به قتل یا کشتن کسی بستن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : connive
✅️ اسم ( noun ) : connivance
✅️ صفت ( adjective ) : conniving
✅️ قید ( adverb ) : _
۱ - دست به یکی کردن، تبانی کردن، در توطئه همراهی کردن
Conspire jointly
۲ - دسیسه کردن، نقشه چیدن ، توطئه کردن
To scheme
To plan secretly and dishonestly
To plot
To conspire
They connived with the senior officials to take over the market
نادیده گرفتن و همکاری نمودن در انجام عملی غیرمجاز، تا در نتیجه به وقوع بپیوندد.
They connived to break the school rules at every opportunity
اونا نقض مقررات مدرسه رو، هر سری ( هر باری که اتفاق می افتاد ) نادیده می انگاشتن ( با اغماض از کنارش رد میشدن/باهاش برخورد نمیکردن )
تبانتی کردن

دسیسه. توطئه چینی
They connived with their mother to deceive me.

بپرس