1. The deficit had grown with the connivance of the banks.
[ترجمه گوگل]کسری بودجه با همدستی بانک ها افزایش یافته بود
[ترجمه ترگمان]کسری بودجه با اغماض بانک ها رشد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He tried to bribe the police into connivance.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد به پلیس رشوه بدهد تا همدست شود
[ترجمه ترگمان]سعی کرد به پلیس رشوه بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The goods were exported with official connivance.
[ترجمه گوگل]کالا با هماهنگی رسمی صادر شد
[ترجمه ترگمان]کالاها با اغماض رسمی صادر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We could not have escaped without the connivance of the guards.
[ترجمه گوگل]ما بدون همدستی نگهبانان نمی توانستیم فرار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانستیم بدون اجازه نگهبانان فرار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The criminals could not have escaped without your connivance.
[ترجمه گوگل]جنایتکاران بدون همدستی شما نمی توانستند فرار کنند
[ترجمه ترگمان]The بدون اجازه شما نمی توانستند فرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The crime was committed with the connivance of a police officer.
[ترجمه گوگل]این جنایت با همدستی یک افسر پلیس انجام شد
[ترجمه ترگمان]متهم با همدستی یک افسر پلیس مرتکب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Connivance plague spread all cure medicine will return null and void.
[ترجمه گوگل]شیوع طاعون همبستگی همه داروها باطل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]طاعون شیوع بیماری همه داروی علاج را پخش خواهد کرد و از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They could not have escaped without the connivance of the guards.
[ترجمه گوگل]آنها بدون همدستی نگهبانان نمی توانستند فرار کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانستند با همدستی نگهبانان فرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was accused of connivance in the riot.
[ترجمه گوگل]او به تبانی در شورش متهم شد
[ترجمه ترگمان]او به اغماض در شورش متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some people say that tolerance will become the connivance of the bad guys bad.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم می گویند که مدارا تبدیل به همدستی بد بچه های بد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برخی مردم می گویند که تحمل با اغماض مردم بد شکل خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He tried to bribe the police into connivance [ letting him go ] .
[ترجمه گوگل]او سعی کرد برای همدستی به پلیس رشوه بدهد [ او را رها کرد ]
[ترجمه ترگمان]سعی کرد به پلیس رشوه بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The crime was committed with the connivance of the policeman.
[ترجمه گوگل]این جنایت با همدستی پلیس انجام شد
[ترجمه ترگمان]این جنایت با اغماض پلیس صورت گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As to connivance arisen from excessive the author suggests that It'should be the scientific assessment.
[ترجمه گوگل]در مورد همدستی ناشی از بیش از حد، نویسنده پیشنهاد می کند که این باید ارزیابی علمی باشد
[ترجمه ترگمان]در مورد اغماض از زیاده از حد نویسنده معتقد است که این باید ارزیابی علمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Connivance of the laissez - faire attitude is irresponsible.
[ترجمه گوگل]نگرش آزادانه غیرمسئولانه است
[ترجمه ترگمان] connivance از این laissez - ه بی irresponsible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Their appalling treatment of their child could only have happened with the connivance of their neighbours.
[ترجمه گوگل]رفتار وحشتناک آنها با فرزندشان فقط با همدستی همسایگانشان می توانست اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]رفتار appalling با کودکانشان تنها با اغماض همسایگان خود اتفاق می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید