connect with

جمله های نمونه

1. The train is timed to connect with the ferry.
[ترجمه گوگل]زمان قطار برای اتصال به کشتی تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]قطار برای اتصال با کرجی برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where does the cooker connect with the gas-pipe?
[ترجمه گوگل]اجاق گاز با لوله گاز کجا وصل می شود؟
[ترجمه ترگمان]زودپز با لوله گاز کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's an actress I connect with the theatre rather than films.
[ترجمه گوگل]او بازیگری است که من با تئاتر ارتباط برقرار می کنم تا فیلم
[ترجمه ترگمان]او یک بازیگر است که من به جای فیلم، با تئاتر ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They valued her ability to empathize and connect with others.
[ترجمه گوگل]آنها برای توانایی او در همدلی و ارتباط با دیگران ارزش قائل بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به توانایی او برای همدلی و ارتباط با دیگران اهمیت می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This sentence does not seem to connect with the context.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد این جمله با زمینه ارتباط داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که این جمله با متن ارتباط داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They valued Deanna's ability to empathize and connect with others.
[ترجمه گوگل]آنها برای توانایی دینا در همدلی و ارتباط با دیگران ارزش قائل بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به توانایی Deanna برای همدلی و ارتباط با دیگران ارج می نهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This might connect with experiences of seeing liquids boiling away on a cooker.
[ترجمه گوگل]این ممکن است با تجربیات مشاهده مایعات در حال جوشیدن در اجاق گاز مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]این کار ممکن است با تجربیات مشاهده مایعات در حال جوش بر روی یک آشپز، ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is something I connect with, something I understand.
[ترجمه گوگل]این چیزی است که من با آن ارتباط برقرار می کنم، چیزی که می فهمم
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که من با آن ارتباط برقرار می کنم، چیزی که من درک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have found that I connect with these kinds of roles for whatever reason.
[ترجمه گوگل]من متوجه شده ام که به هر دلیلی با این نوع نقش ها ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که با این نوع نقش ها به هر دلیلی، ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They need to be able to connect with a strong male figure, identify with him.
[ترجمه گوگل]آنها باید بتوانند با یک مرد قوی ارتباط برقرار کنند، با او همذات پنداری کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید قادر باشند که با یک مرد قوی مرد ارتباط برقرار کنند و با او شناسایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Procomm can connect with and emulate virtually any computer terminal.
[ترجمه گوگل]Procomm می تواند تقریباً با هر ترمینال رایانه ای متصل شود و آن را شبیه سازی کند
[ترجمه ترگمان]Procomm می تواند به طور مجازی با هر پایانه کامپیوتر ارتباط برقرار کند و از آن تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With response letters, determine ways to connect with the reader.
[ترجمه گوگل]با نامه های پاسخ، راه های ارتباط با خواننده را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]با حروف پاسخ، راه هایی برای ارتباط با خواننده تعیین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Out let connect with standard fire tie-in. . . The pump head high, strength high, delivery capacity big, corrosion proof, easy operation and etc.
[ترجمه گوگل]خروجی را با اتصال آتش استاندارد وصل کنید سر پمپ بالا، استحکام بالا، ظرفیت تحویل بزرگ، ضد خوردگی، عملیات آسان و غیره
[ترجمه ترگمان]برای اتصال با اتصال آتش استاندارد - در … سطح پمپ بالا، استحکام بالا، ظرفیت تحویل، اثبات خوردگی، عملیات آسان و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The two pipes which connect with the sewer have been blocked up for a month.
[ترجمه گوگل]دو لوله اتصال به فاضلاب یک ماه است که مسدود شده است
[ترجمه ترگمان]این دو لوله که با آگو وصل شده اند برای یک ماه مسدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It may connect with interface of the transformer substation synthesis automatic equipment, and it has more function: the data communicating, telemetering, remote control.
[ترجمه گوگل]ممکن است با رابط تجهیزات اتوماتیک سنتز پست ترانسفورماتور متصل شود و عملکرد بیشتری دارد: ارتباط داده، دورسنجی، کنترل از راه دور
[ترجمه ترگمان]این امر ممکن است با واسط of و تجهیزات اتوماتیک ترانسفورماتور متصل شود، و عملکرد بیشتری دارد: ارتباط داده، telemetering، کنترل از راه دور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• join one thing with another; show or think of as related

پیشنهاد کاربران

متصل شدن به ، ارتباط برقرار کردن با ، پیوستن به ، ارتباط گرفتن با ، اتصال به

بپرس