وصل کردن نقطه ها به هم . وقتی نقطه ها را وصل کنیم خط درست میشه .
یه اصطلاحه که یعنی خودم جای خالی ها را پر کردم . فهمیدم دیگه توضیح نده
یه اصطلاحه که یعنی خودم جای خالی ها را پر کردم . فهمیدم دیگه توضیح نده
پی بردن، متوجه شدن
شواهد رو کنار هم گذاشتن یا چیدن برای متوجه موضوعی شدن
راهکارها/راه حل های از پیش تعیین شده/قابل پیش بینی/ پیش پا افتاده
حقایق را کنار هم گذاشتن