عبارت "Conjured up" به معنای "احضار کردن" یا "به وجود آوردن" است و بیشتر به صورت استعاری به کار می رود.
معنای دقیق تر:
1. استعاره ای:
به معنای جمع کردن یا برانگیختن چیزی از درون، مانند شجاعت، احساس، یا حتی ایده ها.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
I conjured up enough courage to speak.
من آن قدر شجاعت در خودم جمع کردم که صحبت کنم.
2. در معنای واقعی ( جادویی ) :
برای احضار کردن چیزی به روش جادویی استفاده می شود.
مثال:
The magician conjured up a rabbit from his hat.
جادوگر یک خرگوش را از کلاهش احضار کرد.
معنای دقیق تر:
1. استعاره ای:
به معنای جمع کردن یا برانگیختن چیزی از درون، مانند شجاعت، احساس، یا حتی ایده ها.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
من آن قدر شجاعت در خودم جمع کردم که صحبت کنم.
2. در معنای واقعی ( جادویی ) :
برای احضار کردن چیزی به روش جادویی استفاده می شود.
مثال:
جادوگر یک خرگوش را از کلاهش احضار کرد.
خطور کردن به ذهن یا فراخوانی تصور ذهنی
he conjured up a picture of his childhood
او تصویری از کودکی خود را به ذهنش فراخوانی میکند ( خطور می کند ) یا تصور می کند.
او تصویری از کودکی خود را به ذهنش فراخوانی میکند ( خطور می کند ) یا تصور می کند.