conjointly


باهم ,تواما

جمله های نمونه

1. Taken conjointly, these reasons carry little force, especially in light of the arguments against materialism elsewhere in this chapter.
[ترجمه گوگل]در کنار هم، این دلایل قدرت کمی دارند، به ویژه با توجه به استدلال هایی که علیه ماتریالیسم در جاهای دیگر این فصل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این دلایل نیروی کمی را به ویژه در پرتو بحث ها علیه مادی گرایی در جاه ای دیگر این بخش حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The same planet, acting conjointly with the same zodiacal sign, always causes the same specific effects, as much on the elemental plane as on the influential.
[ترجمه گوگل]همان سیاره، که به طور پیوسته با همان علامت زودیاک عمل می کند، همیشه همان تأثیرات خاص را ایجاد می کند، به همان اندازه که در سطح عنصری و تأثیرگذار
[ترجمه ترگمان]همان سیاره، که همزمان با همان علامت zodiacal عمل می کند، همیشه موجب همان اثرات خاص می شود، همان طور که در صفحه اصلی تاثیرگذار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each planet always acts conjointly with the zodiacal sign in which it is found.
[ترجمه گوگل]هر سیاره همیشه با علامت زودیاک که در آن یافت می شود، عمل می کند
[ترجمه ترگمان]هر سیاره همیشه با علامت zodiacal که در آن یافت می شود، عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The intensively fnetwork . crops conjointly rely on libering use of pesticides; which cany cause problems for the surrounding community.
[ترجمه گوگل]به شدت fnetwork محصولات زراعی به طور مشترک بر استفاده آزادانه از آفت کش ها متکی هستند که می تواند مشکلاتی را برای جامعه اطراف ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]The که در ابعاد انبوه قرار دارند محصولات کشاورزی به استفاده از آفت کش ها متکی هستند؛ که باعث ایجاد مشکلاتی برای جامعه اطراف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What's the difference relating to the major now conjointly the major in USA?
[ترجمه گوگل]تفاوت مربوط به رشته در حال حاضر به طور همزمان در ایالات متحده اصلی چیست؟
[ترجمه ترگمان]تفاوت در ارتباط با سرگرد در حال حاضر بزرگ بودن در آمریکا چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Check tallying carried out conjointly with ASA, representative of supplier and receiver. All 300 bags were discharged from containers under our supervision. Details as.
[ترجمه گوگل]بررسی محاسبه به طور مشترک با ASA، نماینده تامین کننده و گیرنده انجام می شود تمام 300 کیسه تحت نظارت ما از کانتینرها تخلیه شد جزئیات به عنوان
[ترجمه ترگمان]سازگاری با ASA متناسب با ASA، نماینده فروشنده و دریافت کننده را بررسی کنید همه ۳۰۰ کیسه از کانتینرها تحت نظارت ما تخلیه شدند جزئیات به این شکل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CARO conjointly accredits training programs for radiation oncology related health care professionals.
[ترجمه گوگل]CARO به طور مشترک برنامه های آموزشی را برای متخصصان مراقبت های بهداشتی مرتبط با انکولوژی تشعشع تایید می کند
[ترجمه ترگمان]CARO conjointly accredits برنامه های آموزشی برای تشعشعات رادیواکتیو به متخصصان مراقبت های بهداشتی مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The air pressure device and the air storage device are designed conjointly.
[ترجمه گوگل]دستگاه فشار هوا و دستگاه ذخیره هوا به طور مشترک طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]دستگاه فشار هوا و دستگاه ذخیره هوا conjointly طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The quantity of matter is the measure of the same, arising from its density and bulk conjointly .
[ترجمه گوگل]کمیت ماده معیار همان است که از چگالی و حجم آن به طور پیوسته ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]کمیت ماده معیاری است که از چگالی و چگالی آن ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If infuture foreign vessels should come near any port whatsoever, the localinhabitants shall conjointly drive them away; but should they go away peaceablyit is not necessary to pursue them.
[ترجمه گوگل]اگر کشتی‌های خارجی آینده نزدیک هر بندری باشند، ساکنان محلی باید آنها را به طور مشترک دور کنند اما اگر آنها به طور مسالمت آمیز بروند، نیازی به تعقیب آنها نیست
[ترجمه ترگمان]اگر کشتی های خارجی به هیچ وجه به هر بندری نزدیک شوند، localinhabitants باید آن ها را فراری دهد؛ اما اگر آن ها بروند peaceablyit برای تعقیب آن ها لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Philosophy of Tea is not mere aestheticism in the ordinary acceptance of the term, for it expresses conjointly with ethics and religion our whole point of view about man and nature.
[ترجمه گوگل]فلسفه چای در پذیرش معمولی این اصطلاح صرفاً زیبایی‌شناسی نیست، زیرا تمام دیدگاه ما را در مورد انسان و طبیعت به همراه اخلاق و مذهب بیان می‌کند
[ترجمه ترگمان]فلسفه چای صرف پذیرش معمولی این واژه نیست، زیرا بیان آن را با اصول اخلاقی و مذهب و دیدگاه ما درباره انسان و طبیعت بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this study, the computational grids in both fluid domain and solid domain were established together, the heat transfer between the two domains was calculated conjointly.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، شبکه‌های محاسباتی در حوزه سیال و حوزه جامد با هم ایجاد شدند، انتقال حرارت بین دو حوزه به طور مشترک محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]در این مطالعه، گرید محاسباتی در هر دو حوزه سیال و دامنه جامد با هم ایجاد شدند، انتقال حرارت بین دو حوزه به صورت conjointly محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions The clinical features of spinal osteoblastoma are complex. Clinical manifestations, imaging features and needle biopsy could be performed conjointly to confirm the diagnosis.
[ترجمه گوگل]ConclusionsThe ویژگی های بالینی استئوبلاستوم ستون فقرات پیچیده است تظاهرات بالینی، ویژگی های تصویربرداری و بیوپسی سوزنی را می توان به طور همزمان برای تایید تشخیص انجام داد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ویژگی های بالینی of spinal پیچیده هستند manifestations بالینی، ویژگی های تصویربرداری و نمونه برداری از سوزن را می توان برای تایید تشخیص انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the cognition of an object of sense, both sides are presented conjointly.
[ترجمه گوگل]در شناخت یک شیء حسی، هر دو طرف با هم ارائه می شوند
[ترجمه ترگمان]در شناخت یک شی از مفهوم، هر دو طرف conjointly ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• jointly, together

پیشنهاد کاربران

بپرس