congrats

/kəŋˈɡræts//kəŋˈɡræts/

(خودمانی) مخفف: تبریک

جمله های نمونه

1. Congrats to the entire Disney Animation studio, well done.
[ترجمه پرنیا] تبریک به تمامی دست اندر کاران استودیو والت دیزنی که به خوبی همه چیز را انجام می دهند
|
[ترجمه گوگل]به تمام استودیوی انیمیشن دیزنی تبریک می گویم، موفق باشید
[ترجمه ترگمان]تبریک به تمام استودیوی انیمیشن دیزنی، به خوبی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Congrats, ur American government's world dictatorial policies contributed the world terrorism to be born and grow.
[ترجمه گوگل]تبریک می‌گوییم، سیاست‌های دیکتاتوری جهانی دولت آمریکا باعث شد تروریسم جهانی متولد شود و رشد کند
[ترجمه ترگمان]این سیاست های دیکتاتوری جهانی به دنیا آمده و رشد کرده و رشد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Congrats - you might be able to blame your genes.
[ترجمه گوگل]تبریک - ممکن است بتوانید ژن های خود را مقصر بدانید
[ترجمه ترگمان]تبریکات - شما ممکن است بتوانید ژن های خود را سرزنش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Congrats, you are not color blind!
[ترجمه شارونا] تبریک میگم، شما کوررنگی ندارید!
|
[ترجمه فاطمه] تبریک میگم ، تو کور رنگی نداری
|
[ترجمه گوگل]تبریک می گویم، شما کور رنگی نیستید!
[ترجمه ترگمان]! تبریک میگم، تو رنگ کور نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yesterday, Avril performed at Beijing's Wukesong Indoor Stadium last stop on her world tour. Congrats, Avril!
[ترجمه گوگل]دیروز، آوریل در آخرین ایستگاه تور جهانی خود در ورزشگاه سرپوشیده Wukesong پکن اجرا کرد تبریک، آوریل!
[ترجمه ترگمان]دیروز، Avril در استادیوم Wukesong Indoor پکن آخرین توقف خود در تور جهانی خود را انجام داد تبریک! Avril!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• congratulations (colloquial)
congrats means congratulations; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس