1. an odd conglomeration of party representatives, university professors and actors
آمیزه ی عجیبی از نمایندگان احزاب،اساتید دانشگاه و هنرپیشگان
2. There were a strange conglomeration of objects on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]انبوهی از اشیاء عجیب روی شومینه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری یک توده عجیب و غریب دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The staff writers seem to be a conglomeration of music diehards steeped in the traditions of classic rock.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که نویسندگان کارکنان مجموعه ای از افراد سرسخت موسیقی هستند که غرق در سنت های راک کلاسیک هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نویسندگان کارکنان مجموعه ای از آثار موسیقی کلاسیک هستند که در سنت های سنگ کلاسیک غرق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Doc Threadneedle was a man-sized conglomeration of hotspots.
[ترجمه گوگل]Doc Threadneedle مجموعه ای از نقاط حساس به اندازه انسان بود
[ترجمه ترگمان]دکتر Threadneedle از conglomeration sized بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Scottsdale's Old Town is a conglomeration of loud bars, souvenir shops, and art galleries.
[ترجمه گوگل]شهر قدیمی اسکاتسدیل مجموعهای از بارهای پر سر و صدا، فروشگاههای سوغاتی، و گالریهای هنری است
[ترجمه ترگمان]شهر قدیمی Scottsdale s پر از میله های بلند، مغازه های سوغاتی و گالری های هنری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. When you assemble them in a conglomeration of 300 on 150 acres, we give that another name.
[ترجمه گوگل]وقتی آنها را در یک مجموعه 300 هکتاری در 150 هکتار جمع می کنید، نام دیگری به آن می دهیم
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها را در حدود ۳۰۰ جریب انبار می کنید، نام دیگری به آن می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Media concentration, conglomeration, and internationalization long preceded 194
[ترجمه گوگل]تمرکز رسانه ها، تراکم و بین المللی شدن مدت ها قبل از 194 بود
[ترجمه ترگمان]تمرکز رسانه ها، conglomeration و بین المللی سازی پیش از ۱۹۴ (۱۹۴)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Currently, Japans economic conglomeration policy is still in the process of difficult exploration and adjustment.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، سیاست مجتمع اقتصادی ژاپن هنوز در فرآیند اکتشاف و تعدیل دشوار است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سیاست conglomeration اقتصادی Japans هنوز در فرآیند اکتشاف و سازگاری دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nowadays the tendency of regionalization and conglomeration in world economy have continuously strengthened.
[ترجمه گوگل]امروزه گرایش منطقه ای شدن و تراکم در اقتصاد جهانی به طور مستمر تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه گرایش of و conglomeration در اقتصاد جهانی به طور مداوم تقویت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is a growing tendency of conglomeration along with the in - depth reformation and opening in China.
[ترجمه گوگل]گرایش فزاینده ای به تراکم همراه با اصلاحات و گشایش عمیق در چین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گرایش رو به رشدی از conglomeration همراه با اصلاح عمیق و گشایش در چین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. On close inspection, the conglomeration of threadlike nanotubes resembles a helter-skelter unwoven fabric.
[ترجمه گوگل]در بازرسی دقیق، ترکیب نانولولههای نخ مانند شبیه پارچههای نابافته هیلتر-اسکلتی است
[ترجمه ترگمان]در بازرسی نزدیک، conglomeration نانولوله های threadlike شبیه به بافت unwoven درهم و برهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Financial conglomeration is neither a theoretical or virtual concept, nor a development trend.
[ترجمه گوگل]تراکم مالی نه یک مفهوم نظری یا مجازی است و نه یک روند توسعه
[ترجمه ترگمان]conglomeration مالی نه یک مفهوم نظری یا مجازی است و نه یک روند توسعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And it has two functions, controlling and conglomeration.
[ترجمه گوگل]و دارای دو عملکرد کنترلی و کنگلومرائی است
[ترجمه ترگمان]و دو کارکرد دارد، کنترل و conglomeration
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To her it was a wonderful conglomeration of everything great and mighty.
[ترجمه گوگل]برای او این مجموعه ای شگفت انگیز از همه چیز بزرگ و قدرتمند بود
[ترجمه ترگمان]در نظرش a از همه چیز بزرگ و مقتدر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید