1. He had inherited an organization, or rather a congeries of organizations.
[ترجمه گوگل]او یک سازمان یا بهتر است بگوییم مجموعهای از سازمانها را به ارث برده بود
[ترجمه ترگمان]او یک سازمان را به ارث برده بود، یا کمی از سازمان ها را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The huge-thick loose congeries has complex genetic types and specific regulations of spatiotemporal distribution, closely controlled by the outer environment of the region.
[ترجمه گوگل]مزارع سست با ضخامت بسیار زیاد دارای انواع ژنتیکی پیچیده و مقررات خاص توزیع مکانی-زمانی هستند که از نزدیک توسط محیط بیرونی منطقه کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]The بسیار ضخیم و ضخیم دارای انواع ژنتیکی پیچیده و مقررات خاص توزیع spatiotemporal است که به شدت با محیط بیرونی منطقه کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At last, this paper analyses investment attraction and congeries characteristic of logistics industry of Beijing, T. . .
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله به تجزیه و تحلیل جذب سرمایهگذاری و عوامل مرتبط با صنعت لجستیک پکن میپردازد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مقاله جذابیت سرمایه گذاری و ویژگی های صنعت لجستیک پکن، تی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At last, this paper analyses investment attraction and congeries characteristic of logistics industry of Beijing, Tianjin and Shanghai.
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله به تجزیه و تحلیل جاذبه های سرمایه گذاری و ویژگی های صنعت لجستیک پکن، تیانجین و شانگهای می پردازد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مقاله جذابیت سرمایه گذاری و ویژگی های صنعت لجستیک پکن، تیانجین و شانگهای را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The international system is a congeries of overlapping public and private institutions without clear mandates, ease of coordination or a single "conductor" to harmonize activities.
[ترجمه گوگل]نظام بینالملل مجموعهای از نهادهای دولتی و خصوصی است که با هم تداخل دارند، بدون دستورات روشن، سهولت هماهنگی یا یک «رسانه» واحد برای هماهنگ کردن فعالیتها
[ترجمه ترگمان]سیستم بین المللی در کنار هم پوشانی میان نهاده ای دولتی و خصوصی بدون دستور روشن، تسهیل هماهنگی و یا یک \"رهبر\" برای هماهنگی فعالیت ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Urban is the congeries of population and economy, the urban system of an area has the trait of fractal at different time-space preconditions.
[ترجمه گوگل]شهری عبارت است از انبوه جمعیت و اقتصاد، سیستم شهری یک منطقه دارای ویژگی فراکتال در پیششرطهای زمانی-مکانی مختلف است
[ترجمه ترگمان]شهری از جمعیت و اقتصاد است، و سیستم شهری یک منطقه دارای ویژگی مقطعی در پیش شرط های زمانی مختلف می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In solid films, it was concluded that they congregated to H-type congeries with left-handed helix.
[ترجمه گوگل]در فیلم های جامد، به این نتیجه رسیدند که آنها در مجالس نوع H با مارپیچ چپ گرد جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]در فیلم های جامد به این نتیجه رسیدند که آن ها در congeries با یک مارپیچ چپ دست جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The conjugated grains in PET chips are formed of TiO 2 congeries particles.
[ترجمه گوگل]دانه های مزدوج در تراشه های PET از ذرات مختلط TiO 2 تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]دانه های مزدوج در تراشه های PET متشکل از ذرات congeries ۲ congeries هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At the same time, this paper cites the concept of attractor and describes the spatial congeries evolution of logistics enterprises by modeling dynamic system.
[ترجمه گوگل]در عین حال، این مقاله به مفهوم جذبکننده اشاره میکند و با مدلسازی سیستم پویا، تحولات فضایی شرکتهای لجستیک را توصیف میکند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، این مقاله مفهوم الگو سازی را ذکر کرده و تحول درک فضایی شرکت های لجستیک را با مدل سازی سیستم دینامیکی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Concentrate on glutin and cellulose acetate as carrier to immobilization and cross-linked urease congeries to immobilization, which have no carrier.
[ترجمه گوگل]روی گلوتین و استات سلولز بهعنوان ناقل بیحرکتی و اورهآز پیوندی متقابل برای بیحرکتی، که هیچ ناقلی ندارند، تمرکز کنید
[ترجمه ترگمان]congeries بر روی glutin و سلولز استات به عنوان حامل برای بی حرکت کردن و urease اتصال با اتصال به هم متصل به بی حرکت کردن، که حامل هیچ حامل ندارند، تمرکز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was not even a brain of human dimensions anymore, but had spread in nodal congeries throughout his body.
[ترجمه گوگل]دیگر حتی مغزی به ابعاد انسانی نبود، بلکه در غده های گرهی در سراسر بدنش پخش شده بود
[ترجمه ترگمان]دیگر حتی یک مغز از ابعاد انسان نبود، بلکه در nodal در طول بدنش گسترش می یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The alkali without natrium synthesizes separate n amizeolite colloid and the alkali with natrium forms the congeries .
[ترجمه گوگل]قلیایی بدون ناتریوم n کلوئید آمیزولیت مجزا را سنتز می کند و قلیایی با ناتریوم مخروط ها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]مقدار قلیایی آن با natrium synthesizes و the با اشکال natrium و congeries همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If this assumption be admitted, of course a union of God with the world renders God completely finite, and degrades Him to the bare finite and adventitious congeries of existence.
[ترجمه گوگل]اگر این فرض پذیرفته شود، مسلماً اتحاد خدا با جهان، خدا را کاملاً محدود می کند و او را به انبوه محدود و تصادفی وجود تنزل می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر این فرض پذیرفته شود، البته پیوند خدا با جهان، خداوند را به طور کامل محدود می کند و او را به صورت محدود و اتفاقی of تنزل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I'm not afraid of facts, I welcome facts but a congeries of facts is not equivalent to an idea.
[ترجمه گوگل]من از واقعیت ها نمی ترسم، من از واقعیت ها استقبال می کنم، اما مجموعه ای از واقعیت ها معادل یک ایده نیست
[ترجمه ترگمان]من از حقایق نمی ترسم، حقایق را می پذیرم، اما انبوهی از حقایق معادل یک ایده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید