confusingly

جمله های نمونه

1. Confusingly, the same terms are used also for the plant communities of these regions.
[ترجمه گوگل]به طرز گیج کننده ای، همین اصطلاحات برای جوامع گیاهی این مناطق نیز به کار می رود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، از همان شرایط برای جوامع گیاهی این مناطق نیز استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most confusingly named as it is a stork not an ibis.
[ترجمه گوگل]گیج کننده ترین نام آن به این دلیل است که یک لک لک است نه یک ibis
[ترجمه ترگمان]Most به خاطر confusingly لک لک گرمسیری لک لک گرمسیری نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her emotions were as confusingly mingled as the child's expressions laid one over another.
[ترجمه گوگل]احساسات او همانقدر گیج کننده بود که عبارات کودک روی دیگری قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]احساسات او به طرزی گیج کننده درهم آمیخت و چهره کودک روی هم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The term shrub rose is often used confusingly with bush rose.
[ترجمه گوگل]اصطلاح رز درختچه ای اغلب به طور گیج کننده با رز بوته ای استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اصطلاح بوته گل رز اغلب به خاطر گل رز به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Slightly confusingly, the easy_install script that comes with the full setuptools package does the same thing as ez_setup. py.
[ترجمه گوگل]کمی گیج کننده است، اسکریپت easy_install که با بسته کامل setuptools ارائه می شود، همان کار ez_setup را انجام می دهد py
[ترجمه ترگمان]یک فیلمنامه ساده نصب که با بسته کامل setuptools به دست می آید، همان کار را انجام می دهد از گوگل استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. British private school, knows confusingly as "public schools", attracts pupils from around the world.
[ترجمه گوگل]مدرسه خصوصی بریتانیا که به طور گیج کننده ای به عنوان "مدارس دولتی" شناخته می شود، دانش آموزان را از سراسر جهان جذب می کند
[ترجمه ترگمان]مدرسه خصوصی انگلیسی که به طرزی گیج کننده به عنوان \"مدارس دولتی\" شناخته می شود، دانش آموزان را از سراسر جهان جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dark energy, despite its confusingly similar name, is a separate substance that entered the picture only in 199
[ترجمه گوگل]انرژی تاریک، علیرغم نام گیج کننده ای مشابه آن، ماده ای جداگانه است که تنها در سال 199 وارد تصویر شد
[ترجمه ترگمان]انرژی تاریک، با وجود نام confusingly آن، ماده ای جداگانه است که تنها در ۱۹۹ مورد وارد تصویر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When he gets up confusingly, what does he see?
[ترجمه گوگل]وقتی گیج‌آمیز بلند می‌شود، چه می‌بیند؟
[ترجمه ترگمان]، وقتی بهوش بیاد چی دیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More confusingly, it showed that women who weren’t drinking at all when the research started actually had a higher rate of cancer than women who drank up to six drinks a week.
[ترجمه گوگل]گیج‌کننده‌تر این بود که نشان داد زنانی که در زمان شروع تحقیق اصلاً الکل نمی‌نوشیدند، نسبت به زنانی که تا شش نوشیدنی در هفته می‌نوشیدند، در واقع میزان سرطان بیشتری داشتند
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که زنانی که در کل زمانی که تحقیقات در واقع میزان سرطان بیشتری نسبت به زنانی که یک هفته بیش از شش گیلاس مشروب مصرف می کنند، در حال نوشیدن نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One of ICANN's rules -- than no domains that are "confusingly similar" will be allowed -- could actually complicate matters on that front.
[ترجمه گوگل]یکی از قوانین ICANN - به این دلیل که هیچ دامنه‌ای که "به طرز گیج‌کننده‌ای مشابه" مجاز نباشد، در واقع می‌تواند مسائل را در این زمینه پیچیده کند
[ترجمه ترگمان]یکی از قوانین ICANN - - از هیچ حوزه ای که \"به طرزی confusingly مشابه\" باشد مجاز خواهد بود - - می تواند در واقع مسائل را در جبهه پیچیده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Confusingly, blind people also respond to the light.
[ترجمه گوگل]به طور گیج کننده، افراد نابینا نیز به نور پاسخ می دهند
[ترجمه ترگمان]افراد نابینا و نابینا همچنین به نور پاسخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although the city is confusingly shaped, it is easy to tell where it begins.
[ترجمه گوگل]اگرچه شهر به شکل گیج کننده ای است، اما به راحتی می توان گفت که از کجا شروع می شود
[ترجمه ترگمان]هر چند که شهر به طرزی گیج کننده شکل می گیرد، تشخیص اینکه کجا شروع می شود، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Confusingly, some thought the 8% figure artificially low while others believed it was too high.
[ترجمه گوگل]به طرز گیج کننده ای، برخی فکر می کردند که رقم 8 درصد به طور مصنوعی پایین است در حالی که برخی دیگر معتقد بودند که این رقم بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]برخی فکر می کردند که رقم ۸ درصد به طور مصنوعی پایین است در حالی که برخی دیگر معتقدند که این رقم بسیار بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Confusingly, a neutralino is not actually the partner of a particular Standard Model particle but is, rather, a mixture of the partners of several of them.
[ترجمه گوگل]به طور گیج کننده ای، یک neutralino در واقع شریک یک ذره مدل استاندارد خاص نیست، بلکه مخلوطی از شرکای چندین مورد از آنها است
[ترجمه ترگمان]Confusingly، یک neutralino در واقع شریک یک ذره مدل خاص نیست، بلکه ترکیبی از شرکای متعدد آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a confusing manner, in a bewildering manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : confuse
✅️ اسم ( noun ) : confusion
✅️ صفت ( adjective ) : confusing / confused
✅️ قید ( adverb ) : confusingly / confusedly
به طور ژولیده
به طور درهم و برهم
به طور گیج کننده ای
به طور آشفته ای
به طور سردگم

بپرس