1. the details of your story are confusing and in need of being disentangled
جزئیات داستان شما گیج کننده است و نیاز به بازآرایی دارد.
2. The instructions were not just confusing, they were positively misleading.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها نه تنها گیج کننده بودند، بلکه به طور مثبت گمراه کننده بودند
[ترجمه ترگمان]این دستورالعمل ها فقط گیج کننده نبودند، آن ها به طور مثبت گمراه کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Great care is taken to avoid confusing the two types of projects.
[ترجمه گوگل]دقت زیادی برای جلوگیری از اشتباه گرفتن این دو نوع پروژه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از گیج کردن این دو نوع پروژه ها دقت زیادی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To the casual observer, the system appears confusing.
[ترجمه گوگل]برای ناظر معمولی، سیستم گیج کننده به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]برای ناظر معمولی، سیستم گیج کننده به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You're confusing him! Tell him slowly and one thing at a time.
[ترجمه گوگل]داری گیجش میکنی! به آرامی و هر بار یک چیز را به او بگویید
[ترجمه ترگمان]تو او را گیج می کنی! آهسته و آهسته به او بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All this information can be confusing to the user.
[ترجمه گوگل]همه این اطلاعات می تواند برای کاربر گیج کننده باشد
[ترجمه ترگمان]تمام این اطلاعات می تواند برای کاربر گیج کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I find the government policy extremely confusing.
[ترجمه گوگل]به نظر من سیاست دولت بسیار گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]من سیاست دولت را بسیار گیج کننده می یابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To an outsider, the system seems complex and confusing.
[ترجمه گوگل]برای یک فرد خارجی، سیستم پیچیده و گیج کننده به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]برای یک غریبه، سیستم پیچیده و گیج کننده به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I found it all very confusing, I must confess.
[ترجمه گوگل]من همه چیز را بسیار گیج کننده دیدم، باید اعتراف کنم
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که خیلی گیج کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The instructions are terribly confusing. Could you help me with them, please?
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها به طرز وحشتناکی گیج کننده هستند آیا می توانید در مورد آنها به من کمک کنید، لطفا؟
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل خیلی گیج کننده است میشه کم کم کنی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The instructions were really confusing.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها واقعا گیج کننده بود
[ترجمه ترگمان]این دستورها واقعا گیج کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The election returns produced a confusing picture of gains and losses.
[ترجمه گوگل]بازده انتخابات تصویری گیج کننده از سود و زیان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]بازده انتخابات یک تصویر گیج کننده از سودها و خسارت های ناشی از انتخابات را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The plot was a little confusing.
14. His answers were obscure and confusing.
[ترجمه گوگل]پاسخ های او مبهم و گیج کننده بود
[ترجمه ترگمان]جواب های او مبهم و گیج کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید